موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321مطالعه ترکیب اسیدهای آمینه لارو تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) تغذیه شده با غذاهای زنده آرتمیا و دافنی1810998610.22092/isfj.2017.109986FAصدیقه باباییعبدالمحمد عابدیان کناریرجب محمد نظریJournal Article20170619هدف از این تحقیق مقایسه ترکیب اسیدهای آمینه ضروری لارو تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) تغذیه شده با آرتمیا و دافنی است. لاروها از تکثیر مصنوعی یک مولد ماده (3/26 کیلوگرم) و یک مولد نر (19 کیلوگرم) بدست آمد و به 3 تانک پرورش منتقل شدند. دمای آب در دوره پرورش 18– 17 درجه سانتیگراد، میزان pH حدود 8 و میزان اکسیژن 7- 5/5 میلیگرم در لیتر اندازهگیری شد. لاروها پس از جذب کیسه زرده (10-9 بعد از تفریخ) تا روز چهاردهم با آرتمیا (Artemia urmiana) و سپس تا روز چهلم طبق شرایط کارگاه با دافنی تغذیه شدند. نمونهبرداری از لاروها در روزهای چهاردهم و چهلم انجام شد. نتایج نشان داد که در میان اسیدهای آمینه ضروری لارو تاسماهی ایرانی، اسیدهای آمینه آرژنین، لوسین و متیونین نسبت به سایر اسیدهای آمینه ضروری دارای بالاترین میزان و هیستیدین (9/0 درصد) دارای کمترین مقدار هستند. در حالیکه در نمونه آرتمیا و دافنی، متیونین و آرژنین دارای بیشترین مقدار بودند. در آرتمیا و دافنی، بترتیب اسید آمینه هیستیدین (79/0 درصد) و فنیل آلانین (8/0 درصد) دارای کمترین مقدار بودند. مقایسه بین ترکیب اسیدهای آمینه لارو و غذای زنده نشان داده که اسید آمینه ضروری فنیل آلانین در روز 14 (5/65-) و روز چهلم (4/73-) بعنوان اسید آمینه محدودکننده میباشد، بنابراین باید به جیره افزوده شوند.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321Study of biotic communities for artificial reef placement in Hormuzgan Province waters, the Persian Gulfاستقرار زیستگاه مصنوعی براساس جوامع زیستی در آبهای استان هرمزگان (خلیج فارس)91610998710.22092/isfj.2017.109987FAسیامک بهزادی0000-0002-8179-7597علی سالارپوریمحمد درویشیبهنام دقوقیمحمد صدیق مرتضویJournal Article20170619Persian Gulf waters (Hormuzgan Province) were studied from seasonally to determine the
best locations for installation of artificial reefs. The area was stratified for 10 transects and
each transect was divided into three stations: Station 1 for waters below 10m, station 2 for
waters between 10 and 20m and station 3 for waters between 20 and 30m deep. Habitats of
fauna and flora including communities of corals, seaweeds, sea cucumbers and sea grasses
and sedimentation depth through scuba diving were studied in each transect and sub-transects.
Sea grass communities existed in some spots within station 1 in Bandar Mesan, Bandar
Lengeh, Kish Island and Bandar Chirooyeh transects, while for station 2, sea grasses were
absent from Chirooyeh transect and present in Bandar Mesan, Bandar Kong and Kish Island
transects. Also, seaweed habitats existed in station 1 in Bandar Mesan transect and some areas
in Bandar Lengeh transect. Study of coral and sea cucumber communities indicated existence
of Acropora sp. habitats in Bahman jetty, Bandar Mesan and Bandar Bostaneh transects,
Porites sp. habitat in Hengam Island transect, Holothuria sp. habitats in Bandar Mesan and
Bandar Lengeh transects and Stichopus sp. habitat in Hengam Island transect. All of these
habitats were located in station 1 and had patchy distribution which was drawn in GIS
software. Calculated sedimentation depth using degree scale in different transects
demonstrated statistically significant differences between station 1 in Bandar Salakh transect
and the same stations in other transects, also between station 2 and station 3 in other transects
(Pجهت انتخاب بهترین محل استقرار زیستگاه مصنوعی در آبهای خلیج فارس، بستر دریا در محدوده استان هرمزگان (جنوب جزیره قشم تا جزیره هندورابی) به 10 ترانسکت و هر یک به 3 زیر ترانسکت عرضی تقسیم و جهت بررسی از روش نمونه برداری تصادفی استفاده شد. در این پژوهش فون و فلور بستر شامل جوامع مرجانها، جلبکها، خیارهای دریایی و علفهای دریایی و عمق رسوب بستر از طریق عملیات غواصی مطالعه شد. نتایج حاصل از بررسی علف های دریایی در لایه های عمقی و ترانسکت های مورد مطالعه نشان داد که علفها در عمق کمتر از 10 متر در بندر مسن، بندر کنگ، جزیره کیش و بندر چیرویه وجود داشته و تنها در بندر مسن و بندر لنگه و جزیره کیش این جوامع در اعماق 10تا 20 متر دیده شدند، جلبکهای دریایی در عمق کمتر از 10 متر بندر مسن با نام محلی شیب دراز در حوزه جزیره قشم و بخشی از شهرستان بندر لنگه مشاهده شد. نتایج حاصل از مطالعه جوامع مرجانها و خیارهای دریایی، بیانگر وجود مرجان شاخ گوزنی (.Acropora sp)، در اسکله بهمن قشم، بندر مسن و بندر بستانه و مرجان مغزی (Porites sp.)، در جزیره هنگام بوده و از جوامع خیارهای دریایی زیستگاه گونه Holothuria sp. در اسکله بهمن قشم و شهرستان بندر لنگه و زیستگاه گونه Stichopus sp. در جزیره هنگام در عمق کمتر از 10 متر دیده شد. نتایج نشان داد که این جوامع از الگوی پراکنش لکهای تبعیت مینمایند. جهت ترسیم نقشه پراکنش آبزیان مطالعه شده از برنامه نرمافزاری GIS استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه آزمون توکی، درخصوص بررسی میزان عمق رسوب توسط میله مدرج در ترانسکتهای مختلف نشان داد که بین میزان رسوب عمق کمتر از 10 متر بندر صلخ، با عمقهای مشابه، همچنین بین میزان رسوب عمق کمتر از 10 متر با میزان رسوب عمق 10 تا 20 متر در سایر نقاط اختلاف معنیداری وجود دارد (05/0Pموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321Heavy metals (Hg,Cd,Pb,Ni,Cu) concentrations in Euryglossa orientalis and sediments from Khur-e-Musa Creek in Khuzestan Provinceغلظت فلزات سنگین در ماهی کفشک گرد (Euryglossa orientalis) و رسوبات خور موسی در استان خوزستان172610998810.22092/isfj.2017.109988FAمریم پروانهندا خیروریدالله نیک پورسید محمد باقر نبویJournal Article20170619Heavy metals contamination (Hg,Cd,Pb,Ni,Cu) in muscle of the fish Euryglossa orientalis
and in sediments was assessed in 2007 in Khur-e-Musa Creek (Ahmadi and Ghanam). In
total, 30 fish specimens and 18 sediment samples were collected and analyzed. Flame Atomic
Absorption Spectrophotometer was used to determine contamination of the specimens with
Cd, Pb, Ni, Cu, and cold vapor method was applied for Hg. Results showed 2.35, 0.99, 1.32,
14.48 and 5.71μg/g dry weight of the fish for Hg, Cd, Pb, Ni and Cu in muscle tissue,
respectively. Metal levels in the muscle tissue were compared with standard values such as
those of the World Health Organization (WHO), British Ministry of Agriculture, Fisheries
and Food (MAFF), Australia National Health and Medical Research Council (NHMRC) and
American Food and Drug Administration (FDA), based on which only Hg, Cd, and Ni
showed higher than standard levels in Khur-e-Musa Creek (Ahmadi and Ghanam). Results
showed 4.76, 2.52, 18.64, 119.91, 31.23μg/g dry weight for Hg, Cd, Pb, Ni and Cu in
sediments, respectively.
*Corresponding authorتحقیق حاضر در سال 1386، به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین (Hg,Cd,Pb,Ni,Cu) در بافت عضله کفشک گرد (Euryglossa orientalis) و رسوبات خورهای احمدی و غنام در خورموسی انجام گرفت. نمونههای رسوب از 3 ایستگاه در هر خور برداشت شد و بافت عضله از 30 ماهی صید شده از منطقه مذکور بدست آمد. نمونههای هضم شده بوسیله دستگاه اسپکتروفتومتر جذب اتمی با سیتم شعلهای برای فلزات کادمیوم، سرب، نیکل، مس وجذب اتمی با سیستم بخار سرد برای اندازهگیری جیوه مورد تجزیه دستگاهی قرار گرفتند. میانگین نتایج برای کفشک گرد در خورموسی 35/2، 99/0، 32/1، 48/14 و 71/5 برحسب میکروگرم بر گرم وزن خشک بترتیب برای جیوه، کادمیوم، سرب، نیکل و مس بدست آمد. مقایسه نتایج حاصل با استانداردهای جهانی نظیر، سازمان بهداشت جهانی، وزارت کشاورزی – شیلات وغذای انگلستان، انجمن بهداشت ملی و تحقیقات پزشکی استرالیا و اداره غذا و دارو امریکا نشان داد که غلظت جیوه، کادمیوم و نیکل بالاتر از حد مجاز میباشد. میانگین نتایج برای رسوبات در دو خورموسی 76/4، 52/2، 64/18، 91/119 و23/31 برحسب میکروگرم بر گرم وزن خشک بترتیب برای جیوه،کادمیوم، سرب، نیکل و مس بدست آمد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321The effects of prebiotic oligofructose on hematological, serum biochemical parameters and liver enzymes of juvenile beluga (Huso huso)بررسی تأثیر پربیوتیک الیگوفروکتوز بر پارهای از شاخصهای خونی، بیوشیمیایی سرمی و آنزیمهای کبدی بچه فیل ماهی (Huso huso Linnaeus, 1758)273610998910.22092/isfj.2017.109989FAسید حسین حسینی فرعلیرضا میرواقفیباقر مجازی امیریحسینعلی خوشباور رستمیکاظم درویش بسطامیJournal Article20170619The aim of the present study was to investigate the effects of dietary oligofructose (1, 2 and
3%) on blood profiles of beluga Huso huso juveniles (18.77±0.76g). After 7 weeks feeding on
experimental diets hematological parameters, metabolic products (cholesterol, glucose and
total protein) and serum enzymes (lactate dehydrogenase, alkaline phosphatase, alanine
aminotransferase and aspartate aminotransferase) were measured. Compared to the control
group (0% oligfructose), oligofructose had no effects on red blood cell counts (RBC), mean
corposcular volume (MCV), mean cellular hemoglobin concentration (MCH) or mean cell
hemoglobin concentration (MCHC) (P>0.05). However, hematocrit (Hct), hemoglobin
concentration (Hb) and leucocyte counts (WBC) were significantly higher in fish fed 2%
oligofructose (Pهدف از این مطالعه بررسی اثرات پربیوتیک الیگوفروکتوز بر برخی شاخصهای خونی، بیوشیمیایی سرم و آنزیمهای کبدی بچه فیل ماهی (Huso huso) بود. بدین منظور بچه فیل ماهیها (میانگین وزنی 76/0±77/18گرم) تهیه و با تراکم 50 عدد در حوضچههای فایبرگلاس ذخیرهسازی شدند. تغذیه بچه فیل ماهیها به مدت 7 هفته با جیرههای آزمایشی حاوی سطوح مختلف صفر (شاهد)، 1، 2 و 3 درصد الیگوفروکتوز انجام شد. در انتها از بچه فیل ماهیها خونگیری بعمل آمد و شاخصهای خونی شامل: تعداد گلبولهای قرمز، تعداد گلبولهای سفید و شمارش تفریقی انواع آن، هماتوکریت و هموگلوبین، شاخصهای بیوشیمیایی (کلسترول، گلوکوز و پروتئین کل) و آنزیمهای کبدی (لاکتات دهیدروژناز، آلکالین فسفاتاز، آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز) بررسی شد. نتایج این بررسی نشان داد الیگوفروکتوز اثری بر تعداد گلبولهای قرمز، حجم متوسط گلبولی (MCV)، هموگلوبین متوسط سلولی (MCH)، غلظت متوسط هموگلوبین گلبول قرمز (MCHC) ندارد. با این وجود مقادیر هماتوکریت، هموگلوبین و تعداد گلبولهای سفید در تیمار 2 درصد بطور معنیداری بیشتر بود (P< 0.05). اگرچه پربیوتیک الیگوفروکتوز اثری بر گلوکوز و پروتئین کل سرم نداشت، کلسترول سرم خون در تیمار 2 درصد بطور معنیداری کاهش یافت (P0.05). براساس این نتایج میتوان گفت الیگوفروکتوز میتواند سبب تحریک ایمنی و بهبود متابولیسم چربی شود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321The effect of different diets on production and population specific growth rate of the freshwater Cladoceran Ceriodaphnia quadrangula (Muller, 1785)تاثیر جیرههای غذایی مختلف بر تولید و میزان رشد ویژه جمعیت ( Ceriodaphnia quadrangula (Müller, 1785374810999010.22092/isfj.2017.109990FAمحمد حسین خانجانیامیدوار فرهادیانیزدان کیوانیعیسی ابراهیمیJournal Article20170619In this study, effects of five different diets including green algae, Scenedesmus
quadricauda, mixture of S. quadricauda and baker's yeast, cattle manure, poultry manure,
mixture manure (cattle + poultry, 1:1 ratio in weight) were examined on density, specific
growth rate and doubling time of freshwater Cladoceran, Ceriodaphnia quadrangula
population, at two high and low levels of food density with three replications. The results
showed that the maximum population density (184 individuals/50ml), maximum specific
growth rate (SGR) (0.18/day) and minimum doubling time (Dt) (3.85 days) were obtained
when C. quadrangula fed with S. quadricauda at high density (50Ã104 cell/ml). In addition,
the minimum population density (7.3 ind/50 ml), minimum SGR (0.019 /day), and maximum
Dt (36.2 days) resulted from C. quadrangula fed on cattle manure at low diet density (5mg).
In this research, maximum (800±34.6μm) (Mean ±SE) and minimum (521±31.6μm) body
length of C. quadrangula measured when fed with cattle manure at low diet density and S.
quadricauda at high diet density, respectively. In conclusion, the results of current study
illustrated that S. quadricauda as diet gave better performance for rearing of C. quadrangula
compared to other diet treatments.
*Corresponding authorکمیت و کیفیت جیرههای غذایی بر تولید و تراکم جمعیتهای آنتن منشعبها تاثیر میگذارد زیرا بر رشد و پارامترهای تولید مثلی آنها تاثیرات مهمی دارد. در این مطالعه تاثیرات پنج جیره غذایی مختلف شامل: جلبک سبزScenedesmus quadricauda ، مخلوط جلبک سندوسموس با مخمر نانوایی، کود مرغی، کود گاوی، مخلوط کود (گاوی + مرغی به نسبت 1:1 وزنی) بر تراکم، میزان رشد ویژه و زمان دو برابر شدن جمعیت Ceriodaphnia quadrangula در دو غلظت بالا و پایین با 3 تکرار آزمایش شد. نتایج نشان دادند که بالاترین تراکم جمعیت (184 فرد در 50 میلیلیتر)، بالاترین میزان رشد ویژه (18/0 در روز)، کوتاهترین زمان دو برابر شدن جمعیت (85/3 روز) در C. quadrangula تغذیه شده با جلبک سندوسموس در غلظت بالا (104×50 سلول در هر میلی لیتر) بدست میآید. علاوه بر این، کمترین تراکم جمعیت (3/7 فرد در 50 میلیلیتر)، کمترین میزان رشد ویژه (019/0 در روز)، طولانیترین زمان دو برابر شدن جمعیت (2/36 روز) در هنگام تغذیه با کود گاوی با غلظت پایین (5 میلیگرم) بدست آمد. در این تحقیق، بیشترین طول بدن (6/34±800 میکرون) (میانگین ± خطای استاندارد) و کمترین طول (6/31±521 میکرون) بترتیب هنگام تغذیه C. quadrangula با کود گاوی در غلظت پایین و جلبک سندوسموس در تراکم بالا اندازهگیری گردید. در مجموع، نتایج تحقیق حاضر نشان میدهند که جلبک S. quadricauda عملکرد بهتری برای پرورش گونه C. quadrangula در مقایسه با سایر تیمارهای آزمایشی دارد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321Distribution pattern of branchial chloride cells in smolt Salmo trutta caspius fries of the Caspian Sea during freshwater adaptationتعیین الگوی پراکنش سلولهای کلراید آبشش در بچه ماهیان دو تابستانه آزاد خزر (Salmo trutta caspius) سازگار با آب شیرین496010999110.22092/isfj.2017.109991FAحلیمه رجبیصابر خدابندهسهیلا فلاحجمشید امیری مقدمJournal Article20170619The immunolocalization of Na+,K+-ATPase rich-cells (chloride cells) and their distribution
pattern in smolt Salmo trutta caspius fries of the Caspian Sea weighing 5, 15, 25 grams during
freshwater adaptation was studied in 2008. Gill samples were fixed in Bouin s solution, and
after hydration, the samples were paraffinaized and sectioned. Na+,K+-ATPase localization
was performed using IgG 5 antibody and immunohystoshimy technique. In order to count
cells in gill area, immunofluorescence light microscopy pictures was analyzed using Image
Tool 2.1 software. Chloride cells were found on gill arch, lamellae and filament. Filamentary
chloride cells and their total number (chloride cells in lamellae and filament) had no
significant difference in all 5, 15, 25g specimens but lamellar chloride cells in 5g fries was
significantly decreased. Also, percentage of lamellae chloride cells in 15g specimens and
those of filament chloride cells in 5g fries was higher than other weights. According to our
results, weight has important impact on osmoregulation ability in same age fishes. Fries with
higher weight can resist salinity stress after migration to Caspian Sea through production of
more chloride cells and change in their position but those which remain in freshwater for a
long time, would adapt easily to the new environment.
*Corresponding authorاین تحقیق در سال 1387 با هدف تعیین محل حضور سلولهای غنی از آنزیم Na+,K+-ATPase (سلولهای کلراید) و بررسی نحوه پراکنش آنها در آبشش بچه ماهیان دو تابستانه آزاد دریای خزر Salmo trutta caspius (هم سن با اوزان متفاوت 5، 15 و 25 گرم) که در آب شیرین تکثیر و رشد یافته بودند، انجام گرفت. بافتشناسی آبشش با استفاده از رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و مکانیابی آنزیم Na+, K+-ATPase با استفاده از آنتی بادی IgGα5 و تکنیک ایمونوهیستوشیمی انجام شد. به منظور شمارش سلولها در واحد سطح، تصاویر گرفته شده با میکروسکوپ نوری و فلورسنت توسط نرمافزار Image Tools 2.1 بررسی گردید. حضور سلولهای فلوئورسنت در بافت آبششی در روی تیغه و رشتهها و کمان آبششی مشخص گردید. تعداد سلولهای کلراید رشتهای و مجموع سلولهای کلراید تیغهای و رشتهای 1 میلیمترمربع از سطح آبشش، در هر سه وزن 5، 15، 25 گرمی تفاوت معنیداری را نشان نداد. اما سلولهای کلراید تیغهای در وزن 5 گرم کاهش معنیداری نسبت به دو وزن دیگر داشت. همچنین درصد سطح اشغال شده توسط سلولهای کلراید تیغهای نسبت به کل مقطع آبششی، در وزن 15 گرم و سلولهای کلراید رشتهای، در وزن 5 گرمی بیش از سایر وزنها بود. با توجه به نتایج بدست آمده میتوان بیان کرد که وزن تاثیر بسزایی در توانایی و قابلیت تنظیم اسمزی در ماهیان هم سن دارد و با توجه به مهاجرتی که به آب دریای خزر اتفاق خواهد افتاد بچه ماهیان با وزن بیشتر با تغییرات سلولهای کلراید از نظر تعداد و مکان، آمادگی مقابله با استرس شوری محیط جدید را خواهند داشت. همچنین در صورتیکه همین ماهیها تا اوزان بالاتری در آب شیرین نگهداری شوند سازش آنها در جهت آب شیرین بیشتر تقویت میشود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321The effects of exposure to sub-lethal copper and cadmium concentrations on biochemical factors of one year old Persian sturgeon, Acipenser persicusبررسی اثر غلظت تحت کشنده فلزات سنگین مس و کادمیوم بر شاخصهای استرسی تاسماهی ایرانی یکساله (Acipenser persicus)617210999210.22092/isfj.2017.109992FAسعید زاهدیعلیرضا میرواقفیغلامرضا رفیعیباقر مجازی امیریمهدی هدایتیچنگیز مخدومیموسی زارعی دنگسرکیJournal Article20170619The aim of this study was to determine the 96h LC50 of copper and cadmium, and also, to
evaluate the effects of their sub-lethal dose on stress factors in Persian sturgeon, Acipenser
persicus. Obtained results from Probit analysis showed 96h LC50 values of 0.502 and
14.78mg/l for copper and cadmium, respectively. Also, in single sub-lethal exposures, 72
juveniles (130±19g) were exposed to 0.026 and 0.68mg/l of copper and cadmium in semistatic
conditions, and some stress-related biochemical factors were assessed in 1, 7 and 14
days. According to the obtained results, plasma glucose and cortisol were increased (P0.05) differences in plasma and liver protein contents between
experimental groups and controls with the exception of copper treatment at the first day of
sampling when plasma protein contents showed significant increases, but decreased
significantly (Pدر این مطالعه، علاوه بر تعیین مقادیر متوسط غلظت کشنده (LC50) 96 ساعته فلزات سنگین مس و کادمیوم در تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) یکساله، به بررسی اثرات غلظت تحت کشنده این فلزات بر شاخصهای استرسی در گونه مذکور پرداخته شد. نتایج حاصل از آزمون آنالیز پروبیت، مقادیر LC50 96 ساعته مس و کادمیوم را در گونه مذکور بترتیب به میزان 502/0 و 78/14 میلیگرم بر لیتر نشان داد. همچنین در آزمایش مواجهه با غلظت انفرادی و تحتکشنده این فلزات، 72 عدد بچه تاسماهی (وزن متوسط 19±130 گرم) بترتیب در معرض غلظت 026/0 و 68/0 میلیگرم بر لیتر مس و کادمیوم در سیستم آزمایشی نیمه ثابت قرار گرفتند و برخی از شاخصهای بیوشیمیایی مرتبط با استرس، در 1، 7 و 14 روز پس از شروع آزمایش اندازهگیری گردید. براساس نتایج بدست آمده، سطوح گلوکز و کورتیزول پلاسما در ماهیان تحت تیمارهای آزمایشی در مقایسه با ماهیان گروه شاهد فقط در اولین مرحله نمونه برداری بطور معنی داری افزایش یافته بود (Pموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321Morphological characteristics and distribution of Ocypodidae at zoea one larvae stage from coastal waters of Khuzestan Province, Persian Gulfبررسی خصوصیات ریختشناسی و فراوانی مرحله زوآ خانوادهOcypodidae در آبهای ساحلی استان خوزستان738810999310.22092/isfj.2017.109993FAنسرین سخاییاحمد سواریپریتا کوچنینسید محمد باقر مجازی امیریجاسم غفله مرمضیبابک دوست شناسJournal Article20170619Taxonomic studies on the Brachyura larvae of the Persian Gulf are relatively few. Samples
were collected monthly with a 300μ mesh size plankton net from coastal waters of Khuzestan
(Northern Persian Gulf) during May 2007 to April 2008. The stage one zoea larva of 8 species
Macrophthalmus depressus, Serenella leachii, Ilyoplax frater, Tylodiplax indica, Dotilla
blanfordi, Dotilla sulcata, Uca annulipes and Scopimera crabricauda of Ocypodidae were
illustrated and described in detail. Common morphological characteristics in identified species
of Ocypodidae are dorsolateral processes on second and third abdominal segments and also
two aesthetasc on antennules. Spatial and temporal variations in density of larval stages of
Ocypodidae were studied. In warmer months Macrophthalmus depressus larvae (1264 ind/m3
in March, in other warm months (May, June, August and September 2007) M. depressus
larvae with average of 97, 168, 87, 318 and 1264ind/m3, respectively were the dominant
species agagin and Ilyoplax frater larvae (457ind/m3) in July 2007 were the dominant species.
However, in colder months (November and February 2008), Camptandrium sp1 larvae was
dominant with 76 ind/m3 and 56 ind/m3 for the two months, respectively.
*Corresponding authorتحقیقات بسیار کمی روی خصوصیات تاکسونومی و مراحل لاروی خرچنگهای گرد ((Brachyura در خلیج فارس صورت گرفته است. این تحقیق به منظور جداسازی و شناسایی مراحل پلانکتونی گونههای مختلف خانواده Ocypodidae در آبهای ساحلی خوزستان از اردیبهشت ماه 1386 تا فروردین ماه 1387 انجام شده است. نمونهبرداری با استفاده از تور پلانکتون زوجی با چشمه 300 میکرون و به روش کشش مورب از کف به سطح انجام گردیده است. طی این تحقیق خصوصیات ریختشناسایی مرحله لاروی (زوآی یک ) 8 گونه شامل: Macrophthalmus depressus، Serenella leachii، Ilyoplax frater ، Tylodiplax indica ، Dotilla blanfordi، Dotilla sulcata، Uca annulipes ، Scopimera crabricauda از خانواده Ocypodidae مورد بررسی قرار گرفت. از خصوصیات ریختشناسی مشترک در تمامی گونههای شناسایی شده این خانواده وجود برجستگی جانبی خلفی روی حلقههای 2 و 3 شکمی و همچنین وجود 2 عدد تارaesthetasc روی آنتنول میباشد. همچنین در این تحقیق تراکم لارو گونههای شناسایی شده در ماهها و ایستگاههای مختلف محاسبه گردیده است و مشخص گردیدکه گونه Macrophthalmus depressus ( با میانگین1264 عدد در مترمکعب) در فروردین ماه بیشترین تراکم لاروی را بخود اختصاص داده است. در دیگر ماههای گرم سال یعنی اردیبهشت، خرداد، مرداد و شهریور86 مجدداً گونه M. depressus دارای بیشترین تراکم بترتیب با میانگین 97، 168، 87 ، 318 و1264 عدد در متر مکعب و درتیر ماه 86 نیزگونه Ilyoplax frater دارای بیشترین تراکم با میا نگین 457 عدد در مترمکعب بودند. اما در ماههای سرد سال (آبان و اسفند 1386) گونه sp1 Camptandrium دارای بیشترین فراوانی بترتیب با میانگین 76 و 56 عدد در مترمکعب بود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321The lethal concentration (LC50) of Zataria multiflora essential oil in fries of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)غلظت نیمه کشنده اسانس آویشن شیرازی (Zataria multiflora) در بچه ماهی قزلآلای رنگین کمان پرورشی (Oncorhynchus mykiss)899610999410.22092/isfj.2017.109994FAمصطفی شریف روحانیمسعود حقیقیحسین عصاییانJournal Article20170619This research was carried out to determine LC50 for Zataria multiflora essential oil in
rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fries at 96 hours. In the process, we used the static
O.E.C.D method for 180 rainbow trout fries weighing 5±1 grams in five treatments and one
control with three replicates. During the experiments, the mean (±SD) of water temperature
was kept at 16±1 C, dissolved oxygen (DO) was 7±0.2mg/l and pH was 8±0.4. We used 5-
25ppm of the essential oil and the results were analyzed using probit analysis procedure. The
LC50 96h of Zataria multiflora essential oil was determined as 13.6ppm for rainbow trout
(Oncorhynchus mykiss) fry. Based on the results, the useful maximum concentration of
Zataria multiflora essential oil was less than 10ppm in rainbow trout fry. The results
indicated a narrow therapeutic index for Zataria multiflore essential oil.
*Corresponding تحقیقات بسیار کمی روی خصوصیات تاکسونومی و مراحل لاروی خرچنگهای گرد ((Brachyura در خلیج فارس صورت گرفته است. این تحقیق به منظور جداسازی و شناسایی مراحل پلانکتونی گونههای مختلف خانواده Ocypodidae در آبهای ساحلی خوزستان از اردیبهشت ماه 1386 تا فروردین ماه 1387 انجام شده است. نمونهبرداری با استفاده از تور پلانکتون زوجی با چشمه 300 میکرون و به روش کشش مورب از کف به سطح انجام گردیده است. طی این تحقیق خصوصیات ریختشناسایی مرحله لاروی (زوآی یک ) 8 گونه شامل: Macrophthalmus depressus، Serenella leachii، Ilyoplax frater ، Tylodiplax indica ، Dotilla blanfordi، Dotilla sulcata، Uca annulipes ، Scopimera crabricauda از خانواده Ocypodidae مورد بررسی قرار گرفت. از خصوصیات ریختشناسی مشترک در تمامی گونههای شناسایی شده این خانواده وجود برجستگی جانبی خلفی روی حلقههای 2 و 3 شکمی و همچنین وجود 2 عدد تارaesthetasc روی آنتنول میباشد. همچنین در این تحقیق تراکم لارو گونههای شناسایی شده در ماهها و ایستگاههای مختلف محاسبه گردیده است و مشخص گردیدکه گونه Macrophthalmus depressus ( با میانگین1264 عدد در مترمکعب) در فروردین ماه بیشترین تراکم لاروی را بخود اختصاص داده است. در دیگر ماههای گرم سال یعنی اردیبهشت، خرداد، مرداد و شهریور86 مجدداً گونه M. depressus دارای بیشترین تراکم بترتیب با میانگین 97، 168، 87 ، 318 و1264 عدد در متر مکعب و درتیر ماه 86 نیزگونه Ilyoplax frater دارای بیشترین تراکم با میا نگین 457 عدد در مترمکعب بودند. اما در ماههای سرد سال (آبان و اسفند 1386) گونه sp1 Camptandrium دارای بیشترین فراوانی بترتیب با میانگین 76 و 56 عدد در مترمکعب بود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321The effect of different methods on fatty acid composition of Tilapia, Oreochromis niloticus, filletsتاثیر روشهای مختلف پخت بر ترکیب اسیدهای چرب فیله ماهی تیلاپیا (Oreochromis niloticus)9710810999510.22092/isfj.2017.109995FAالهام قیومی جونیانیژاله خوشخوعباسعلی مطلبییزدان مرادیJournal Article20170619Tilapia, a perch fish from Cichlidae family has witnessed a vast and fast growth in artificial
culture due to simple and inexpensive procedures for the practice. One of the most important
farm species is considered to be the Nile Tilapia (Oreochromis niloticus). The effects of
different cooking methods on fatty acid composition and nutritional value of Tilapia fish fillet
were evaluated. The cooking methods included: Red off, microwave, oven cooking, barbecue,
boiled water and raw treatment. The protein content was assessed using the Kjeldahl method,
moisture was evaluated through dry method, fat and ash through Soxhlet and electric furnace
methods. To measure the composition of fatty acids, Gas-chromatography method (GC) was
applied, and the Bligh and Dyer method of extraction and identification of fatty acids was
implemented. The results showed that applying different curing methods caused moisture loss
of 1-9%, 2-12% increase in protein content, fat reduction of 0.2-4.2% (excluding the red off
treatment in which fat increased by about 0.5%), increase in ash of 0.7-0.15%, reduction of
Mono Unsaturated Fatty Acids between 1-6% and increase in Poly Unsaturated Fatty Acids
between 0.5-14%. The rate of saturated fatty acids showed an increase of 0.6-1.6% in all
treatments with the exception of baking and red off treatments. The results indicated the
lowest change (about 0.2%) in EPA, in the microwave and grilled fillet treatments and the
highest change (0.7%) in the red off fillets compared to raw samples. The minimum change in
DHA was observed in the oven-cooked fillets (0.45%) and the maximum change (2.5%) in
the red off fillets. The highest EPA and DHA were found as 1.33 and 3.32% in samples
cooked in oven. Results showed that the ratio of 6/ 3 increased in the red off samples
compared to other treatments.
*Corresponding authorتیلاپیا از راسته سوف ماهیان و خانواده Cichlidae میباشد که بعلت رشد سریع و پرورش ساده و ارزان مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است. یکی از مهمترین گونههای پرورشی، تیلاپیای نیل (Oreochromis niloticus) میباشد. در این بررسی تاثیر روشهای متفاوت پخت بر ترکیب اسیدهای چرب و ارزش غذایی فیله ماهی تیلاپیا، مورد ارزیابی قرار گرفت. روشهای پخت شامل سرخکردن، مایکروویو، پخت با فر (آون)، کبابی کردن، آبپز کردن و تیمار خام میباشد. در این بررسی برای ارزیابی میزان پروتئین از روش کجلدال، رطوبت از روش خشک، چربی از روش سوکسله و خاکستر از روش کوره الکتریکی استفاده گردید. برای سنجش ترکیب اسیدهای چرب از روش گازکروماتوگرافی (GC) و برای استخراج روغن روش Bligh and Dyer بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که اعمال روشهای متفاوت پخت، کاهش رطوبت بین 9-1 درصد، افزایش پروتئین بین 12-2 درصد، کاهش چربی بین 2/4-2/0 درصد (به استثنای تیمار سرخ شده که حدود 5/0 درصد افزایش داشت)، افزایش خاکستر بین 15/0-7/0 درصد، کاهش میزان اسیدهای چرب مونوغیراشباع Mono Unsaturated Fatty Acids)) بین 6-1 درصد و افزایش میزان اسیدهای چرب غیراشباع مرکب (Poly Unsaturated Fatty Acids) بین 14-5/0 درصد را در پیخواهد داشت. این در حالی است که میزان اسیدهای چرب اشباع (Saturated Fatty Acids) با اعمال پخت، در تمامی تیمارها به استثنای تیمارهای سرخ کردن و آون، بین 6/1-6/0 درصد افزایش یافت. نتایج حاصله نشان داد میزان EPA، در فیلههای مایکروویو و کبابی کمترین تغییرات (حدود 2/0 درصد) و در فیله های سرخ شده بیشترین تغییرات (7/0 درصد) را نسبت به نمونه خام نشان داد. کمترین تغییرات DHA، در فیله های پخته شده با فر (45/0 درصد) و بیشترین تغییر در فیله های سرخشده (5/2 درصد) اتفاق رخ داد. بیشترین میزان EPA و DHA بعد از اعمال روش های پخت در نمونه پخته شده با فر 33/1 و 32/3 درصد بدست آمد. نتایج نشان داد که نسبت 3ω6/ω در نمونه سرخ شده نسبت به سایر نمونهها افزایش داشت.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321Assessing technical efficiency and return to scale in shrimp farming in Hormuzgan Province, Iranارتباط کارآیی فنی و بازده تولید با مساحت مزارع پرورش میگو در استان هرمزگان10912010999610.22092/isfj.2017.109996FAداریوش کریمیغلامحسین کیانیفرشته اسلامیهومان لیاقتیJournal Article20170619Due to increased shrimp production costs and consequent final price, shrimp farmers in
Hormuzgan province have lost their advantage in the domestic and international markets. In
this connection, technical and economic efficiency enhancement can be a way to decrease
shrimp cost price. In this study, using data envelope analysis (DEA) and an input-oriented
model, technical and scale efficiency of 26 shrimp farms were measured in the province in the
year 2006. Results show that 54% of shrimp farms are technically inefficient, while minimum
and average pure technical efficiency are 0.69 and 0.92 respectively. Also, 77% of shrimp
farms have scale inefficiency and minimum and average of scale efficiency were 0.59 and
0.90, respectively. In addition, 73% of the farms have increasing return to scale. As a result,
shrimp production costs can be reduced even more using economy of scale.
*Corresponding authorبدلیل هزینه بالای پرورش میگو و افزایش قیمت تمام شده این محصول، قدرت رقابت تولیدکنندگان در بازارهای داخلی و خارجی کاهش یافته است. یکی از راههای کاهش هزینه پرورش میگو استفاده بهتر و کارامدتر از نهادهها از طریق افزایش کارایی فنی و اقتصادی است. هدف این مطالعه اندازهگیری کارایی فنی و مقیاس در مزارع پرورش میگو بوده است تا با الگوبرداری از تولیدکنندگان کارا، کارایی مصرف نهادهها توسط تولیدکنندگان ناکارا افزایش یافته و در نتیجه هزینههای تولید کاهش یابد. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها و با بکارگیری الگوی نهاده محور، ارتباط میان کارایی فنی و بازده مقیاس 26 مزرعه پرورش میگو در استان هرمزگان در سال 1385 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که 54 درصد از مزارع مورد مطالعه از لحاظ فنی ناکارا میباشند. حداقل کارایی فنی خالص 69/0 و میانگین آن در سطح نمونه 92/0 بود و از اینرو امکان کاهش مصرف نهادهها، بدون کاهش در مقدار تولید وجود دارد. در همین راستا با الگو برداری از مزارع کارا مقدار مصرف بهینه نهادهها در مزارع ناکارا تعیین گردید. همچنین نتایج تحقیق نشان میدهند 77 درصد از مزارع با ناکارآیی مقیاس مواجه هستند. حداقل کارایی مقیاس 59/0 و میانگین آن در نمونه 90/0 بود. هفتاد و سه درصد از مزارع دارای بازده افزایشی نسبت به مقیاس بوده و با افزایش اندازه این مزارع و بهرهگیری از صرفهجوییهای ناشی از مقیاس میتوان هزینههای تولید را کاهش داد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321Growth and reproductive characteristics of Squalius Lepidus Heckel 1843 in the Dimeh spring of Zayandeh-Rud Riverبررسی خصوصیات رشد و تولید مثل ماهی کاوار (Squalius Lepidus Heckel, 1843) در منطقه چشمه دیمه رودخانه زایندهرود12113010999710.22092/isfj.2017.109997FAنصراله محبوبی صوفیانیسعید اسدالهاصغر عبدلیسمیه احمدیملوک پورامینیJournal Article20170619Population structure, growth, and reproductive characteristics of Kavar, Squalius lepidus, a
native species of Cyprinidae family in Zayandeh-Rud River were investigated by monthly
sampling from October 2006 to August 2007. A total of 415 individuals were collected. Age
groups of males and females ranged between 1+ and 4+. The male:female sex ratio was 1:3.
The largest female was 163.0mm in fork length and 63.71g in weight whereas the largest
male was 156.0mm in fork length and 50.45g in weight. The minimum, maximum, and mean
absolute fecundity was 1161, 12953, and 4279±2169, respectively, and relative fecundity was
148.4±49.3 eggs/g of body weight. Gonadostomatic Index (GSI) values suggested that
spawning of Squalius lepidus occurs from May to June. Thus, Squalius lepidus is considered
an intermittent spawner species. Growth parameters for both sexes were stated by the von
Bertalanffy growth function as k = 0.162, L = 232mm, to= -0.427 years for females and k =
0.136, L =217mm, to =- 0.847 years for males. The weight-length relationship was described
as W = 0.00005L2.827 (r2 = 0.860) for males andW = 0.00005 L 2.855 (r2 = 0.859) for females.
The slope of the regression line (b) fitted through the weight-length data suggested a negative
allometric growth for both females and male (Pدر این مطالعه ساختار جمعیتی و ویژگیهای تولید مثلی ماهی کاوار Heckel, 1843) (Squalius lepidus که یکی از ماهیان بومی رودخانه زاینده رود است، مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری بطور ماهانه بین سالهای 86-1385 طی یک دوره 12 ماهه با استفاده از یک دستگاه تور پرتابی (ماشک) در محل چشمه دیمه، یکی از سرچشمههای رودخانه زاینده رود در استان چهار محال و بختیاری انجام گردید. گروه سنی ماهیان نمونهبرداری شده (415 ماهی) از +1 تا +4 برای هر دو جنس تعیین گردید. نسبت جنسی ماهیان صید شده برابر ۱:۳ (نر: ماده) بود. بیشینه طول چنگالی و وزن مادهها بترتیب برابر0/163 میلیمتر و 71/63 گرم و برای نرها ۰/156میلیمتر و ۴۵/50 گرم ثبت گردید. کمینه، بیشینه و میانگین (± انحراف استاندارد) همآوری مطلق بترتیب برابر با 1161، 12953 و 2169±4279 و متوسط (± انحراف استاندارد) همآوری نسبی 3/49 ±4/148 (تخم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن) محاسبه شد. نتایج شاخص رسیدگی جنسی (GSI) و نیز وجود تخمهایی با اندازههای متفاوت در تخمدان در ماههای مختلف، بیانگر تخمریزی این گونه طی یک دوره نسبتاٌ طولانی بود (اردیبهشت تا مرداد ماه) که آن را در مجموعه ماهیان تخمریز ادواری (Intermittent spawner) قرار میدهد. پارامترهای رشد برتالانفی به روش بیشینهپردازی براساس دادههای اندازه - سن در جنس ماده (۱۶۲/0=K در سال، ۲۳۲=L∞ میلیمتر و ۴۲۷/۰ - =t0 سال) و برای جنس نر (۱36/0= K در سال، ۲17=L∞ میلیمتر و 847/0- =t0 سال) برآورد گردید. رابطه طول - وزن در جنس نر 82۷/2L00005/0=W (۸۶۰/0=2r) و برای جنس ماده 855/2L00005/0=W (8۵۹/0=2r) بدست آمد. براساس مقادیرb بدست آمده، از رابطه طول - وزن هر دو جنس رشد آلومتریک منفی را نشان دادند.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321The comparison of heavy metals Hg, Cd and Pb in the tissues of Liza abu from Karoon and Bahmanshir Rivers, Khuzestan Provinceمیزان تجمع فلزات سنگین جیوه، سرب و کادمیوم در بافتهای ماهی بیاه (Liza abu) رودخانههای کارون و بهمنشیر استان خوزستان13114010999810.22092/isfj.2017.109998FAابوالفضل عسکری ساریمحمد ولایت زادهمحبوبه بهشتیمژگان خدادادیJournal Article20170619A comparative study was conducted on concentration of heavy metals Hg, Cd and Pb in
the muscle, liver and gill tissues of Liza abu in winter 2009, in Karoon and Bahmanshir
Rivers of Khuzestan province. We used 216 specimens of Liza abu. Metals were extracted
from the tissues using wet digestion method and concentration of the heavy metals was
measured by Atomic Absorption Spectrophotometer. The highest concentration of Cd, Hg and
Pb were measured at 0.540±0.264, 0.029±0.005 and 1.080±0.128mg/Kg dry weight
respectively. The lowest concentration of Cd, Hg and Pb were found to be 0.434±0.035,
0.024±0.001 and 0.930±0.036mg/Kg dry weight, respectively. No significant differences in
concentration of heavy metals Cd, Hg and Pb in the muscle, liver and gill of Liza abu from
the Karoon and Bahmanshir Rivers were detected (P 0.05). Results showed accumulation of
Hg and Cd was lower than the FDA standard but accumulation of Pb was higher than the
WHO standard.
*Corresponding authorاین تحقیق در زمستان 1388، به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین جیوه، سرب و کادمیوم در بافتهای عضله، کبد و آبشش ماهی بیاه (Liza abu) رودخانههای بهمنشیر و کارون استان خوزستان انجام گرفت. در این تحقیق بصورت تصادفی 216 نمونه ماهی بیاه از رودخانههای مورد مطالعه صید شد. جهت استخراج فلزات از بافتهای مورد مطالعه، از روش هضم مرطوب و تعیین میزان تجمع فلزات سنگین بوسیله دستگاه جذب اتمی انجام شد. بالاترین میانگین (± انحراف استاندارد) غلظت کادمیوم، جیوه و سرب بترتیب 264/0±540/0، 005/0±029/0 و 128/0±08/1 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک و پایینترین غلظت کادمیوم، جیوه و سرب بترتیب 035/0±434/0، 001/0±024/0 و 036/0±930/0 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک بدست آمد. در این تحقیق غلظت کادمیوم، سرب و جیوه در آبشش، کبد و عضله ماهی بیاه بین رودخانههای بهمنشیر و کارون اختلاف معنیداری نداشت. براساس نتایج این تحقیق میزان تجمع کادمیوم و جیوه در عضله ماهی بیاه از استاندارد غذا و داروی آمریکا جهت مصرف انسانی پایینتر از حد آستانه بود، اما میزان تجمع سرب در مقایسه با استاندارد سازمان بهداشت جهانی بالاتر از حد آستانه بود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321Comparison of morphometric characteristics of otolith for ten Clupeid species of the Persian Gulfمقایسه خصوصیات ریختسنجی اتولیتهای ساجیتا در 10 گونه از شگ ماهیان خلیج فارس و دریای عمان14115210999910.22092/isfj.2017.109999FAهانیه همایونیتورج ولی نسبجعفر سیف آبادیJournal Article20170619Morphometric comparison of sagitta otolith in 10 clupeid species of the Persian Gulf and Oman
Sea including Anodontostoma chacunda, Dussumieria acuta, Dussumieria elopsoides, Ilisha
megaloptera, Ilisha melastoma, Nematolosa nasus, Sardinella gibbosa, Sardinella longiceps,
Sardinella sindensis and Tenualosa ilisha), was conducted during 2007-2008. We found no significant
differences in morphology and morphometry of the left and right otoliths except for A. chacunda and
N. nasus. For the latter species the left sagitta otoliths were used. Investigation of otolith
morphometric characteristics (length, breadth, weight, perimeter, area, and number of scallops) was
also conducted which showed perimeter and number of scallops were the most effective individual
otolith characteristics for distinguishing between species. The study indicated that sagitta otoliths have
particular morphometric characteristics which are useful in identification of these species.
*Corresponding authorاتولیت ساجیتا 10 گونه از شگ ماهیان خلیج فارس و دریای عمان (گونههای Anodontostoma chacunda، Dussumieria acuta ، Dussumieria elopsoides، Ilisha megaloptera، Ilisha melastoma، Nematolosa nasus، Sardinella gibbosa، Sardinella longiceps، sindensis Sardinella وTenualosa ilisha ) طی سالهای 1386 تا 1387 مورد مطالعه قرار گرفت. مقایسه پارامترهای ریختسنجی اتولیت ساجیتا (طول، عرض، وزن، محیط، مساحت و تعداد دندانهها) در تمامی گونهها انجام شد. بین اتولیت ساجیتا گوش راست و چپ از لحاظ اندازه و خصوصیات ریختی در تمامی گونهها اختلاف معنیداری وجود ندارد، جز دو گونه A. chacunda و گونه N. nasus که طول اتولیت راست و چپ اختلاف معنیداری نشان میدهد، بنابراین در انجام بررسیها از اتولیت ساجیتای چپ استفاده شده است. بررسی پارامترهای ریختسنجی اتولیت نشان داد که محیط اتولیت و تعداد دندانهها شاخص مناسبی جهت تعیین تغییرات بین گونهای میباشد و ثابت کرد که اتولیتهای ساجیتا دارای صفات ریختی ویژه ای است که در شناسایی این گونهها مفید هستند.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321Nickel Concentration in Penaeus indicus from Jask coastal waters, Persian Gulfیافته علمی کوتاه: سنجش میزان تجمع نیکل در میگوی سفید هندی (Penaeus indicus)15315811000010.22092/isfj.2017.110000FAناصر آقاجریمحمد رضا طاهری زادهغلامعلی اکبرزادهJournal Article20170619We assessed the metal-accumulating ability of the shrimp Penaeus indicus for Nickel (Ni)
in 2008. Shrimps were seasonally (autumn and winter) collected from Jask coastal area, East
of Hormuzgan province in the Persian Gulf. The samples were washed with seawater and
dried with the help of freeze dryer and digested using a microwave digester in a super-pure
nitric acid solution. The Nickel concentration was determined with Atomic Absorption
Spectrometers (AAS). The result showed the mean Nickel concentration of male and female
in autumn and winter were 0.007-0.084 and 0.007-0.087μg/g of dry weight, respectively. No
significant differences in concentrations of Nickel in shrimps (male and female) and seasons
(autumn and winter) were detected (P>0.05).موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135420220110321Temporal and spatial distribution of Thaliacea of the Urochordata around Hormuz Island, the Persian Gulfیافته علمی کوتاه: بررسی پراکنش مکانی و زمانی رده تالیاسه (Urochordata:Thaliacea) در آبهای پیرامون جزیره هرمز، ایران15916611000110.22092/isfj.2017.110001FAمهدیه افتخاراحمد سواریحمید رضاییعلیرضا مهموریروح الله زارعJournal Article20170619The class Thaliacea belongs to Urochordata which branched from phylum chordata.
Thaliacea have three orders: Doliolida (Cyclomyaria), Pyrosomatida and Salpida
(Desmomyaria) and all are considered marine plankton, holoplankton and microphages. These
animals feed by filtering water through their body. The aim of this research was to identify
and study the ecological processes of the tunicates in coastal waters of the Hormuz Island in
the Persian Gulf. We sampled water in an annual basis, starting from July 2007 and
terminating in May 2008. Periodic sampling (Every 40 days) was applied and the use of
plankton net with mesh size 300μm made it possible to collect plankton samples from four
localities (south, north, east, west) of the Island each having two stations, one in the vicinity
of the coastal waters and another away at about 2.5 miles. We found 4 species of Thaliacea:
Doliolum denticulatum, Doliolum nationalis, Thalia democratica, Salpa cylindrica. In
addition, we observed a life stage of Doliolum. The highest frequency was observed in May
and in the south station. There was significant correlation between abundance of Doliolum
denticulatum and its late oozoid or old nurse and between Thalia democratica and Doliolum
denticulatum.
*Corresponding author