موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Macroinvertebrate study of Caspian Sea river estuaries in Guilan provinceشناسایی و فراوانی کفزیان مصب رودخانه های منتهی به دریای خزر در استان گیلان11111018910.22092/isfj.2017.110189FAعلیرضا میرزاجانیاسماعیل یوسف زادمصطفی صیاد رحیمیعقوبعلی زحمتکشسید قاسم قربانزاده زعفرانیامید صدیقی سوادکوهیJournal Article20170619Macrobenthos were performed the main group of the Caspian Sea funa while they have not completely
attentived espacilly in estuaries environoments. In this survey were studied eghiteen river estuaries in Guilan
province off Caspian Sea southwest. The macroinvertebrate sampling was conducted seasonally at egith
station during winter 2009 to summer 2009. The macrobenthos organisms were sorted and identified as
possible level in genus or species. The results presented fifteen orders including thirty six families. The most
presentation of genus belongs to Chironomidae family with twenty six genus while others were included
forthy three genus. The Stenogammarus genus had the normally distribution between seasons while the
most abundance was linked to Eukifferiella and Cricotopus during winter and spring 2009 nearly same as
Streblospio and Limnodrilus. The Cerastoderma was showed a high percentage with decresing of others
especially during summer 2009. In this paper have been described the fluctuation of benthic aboundance
according to biological characteristic and the environoment degradation. دریای خزر با توجه به موقعیت جغرافیایی و عوامل ارزشمند زیستی وغیرزیستی خود، یکی از منحصربفردترین دریاچه های بسته جهان بشمار که بر اساس مطالعات گذشته قسمت اعظم آبزیان آن را بی مهرگان کفزی تشکیل می دهند. علی رغم اهمیت محیطهای مصبی ، مصب رودخانه های شمال کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
در این تحقیق کفزیان ناحیه مصبی 18 رودخانه منتهی به دریای خزر در استان گیلان بررسی شدند. در مصب هر رودخانه 8 ایستگاه تعیین و طی سه دوره زمانی زمستان 1387 ، بهار و تابستان 1388 بوسیله دستگاه ون وین گراب نمونه برداری شدند. در آزمایشگاه گروههای کفزیان بصورت کیفی و کمی در حد جنس یا گونه مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج بررسی حضور 15 رده یا راسته ماکروبنتوزی متعلق به 36 خانواده را نشان داده است. بیشترین جنس متعلق به خانواده Chironomidae با 26 جنس بوده و 43 جنس نیز از سایر خانواده ها شناسایی گردید.
بررسی نمونه ها نشان داد که نوسانات فراوانی جنس Stenogammarus از دوجور پایان در تمام فصول تقریبا نرمال بوده در حالیکه طی زمستان 1387 و بهار 1388 جنسهای Eukifferiella ،Cricotopus ،Limnodrilus و Streblospio فراوانی قابل توجهی داشته و طی بهار و تابستان 1388 فراوانی نرم تن دو کفه ای Cerastoderma بالاتر نشان داده است.
در این مقاله تغییرات فراوانی کفزیان در ارتباط با خصوصیات زیست شناسی گونه ها و تغییر شرایط محیطی تشریح شده است.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Effect of herbal supplement of sangrovit on growth, blood biochemical parameters, survival and resistance to salinity stress of Cyprinus carpio fingerlingsاثر مکمل گیاهی سنگروویت بر رشد، پارامترهای بیوشیمیایی خون، بازماندگی و مقاومت در برابر تنش شوری بچهماهیان کپور معمولی (Cyprinus carpio)132211019010.22092/isfj.2017.110190FAمحمدرضا ایمانپورزلیخا سلاقیزهرا روحیآذر بیکزادهعبدالرحمان داودیپورJournal Article20170619Nowadays, herbal products as a new class of growth promoters that provide an alternative feeding strategy to
replace antibiotic growth promoters in aquaculture. This study was conducted to investigate the effects of
different levels of sangrovit (0, 0.05, 0.1 and 0.15 %) on growth, some of blood biochemical parameters,
survival and salinity tolerance capacity in Cyprinus carpio (2.62±0.117 gr). After 45 days of feeding, results
showed that growth performance including of weight gain and % specific growth rate improved which fish
fed whit sangrovit compared with to control group, but there was no significant differences in growth
parameters which fish fed with herbal supplement compared to control group (P>0.05). There were
significant differences in biochemical parameters in fish fed with sangrovit compared to the control group
(P<0.05). The lowest level of cholesterol was observed in 0.05 % group and the highest level of total protein
was observed in 0.15 % group. The highest levels of glucose observed in control treatment. In order to
determine the effect of the herbal supplement on resistance to salinity stress, salinity stress was carried out
after 45 days of feeding. Blood samples were obtained at 24, 72, 120 and 168 hours after stress. Hematocrit
had significant difference in each groups (P<0.05). On the third day after stress, hematocrit levels were
decreased in all treatments. Survival and tolerance to salinity stress challenge remained unaffected by dietary
supplementation of sangrovit. The results of this study showed that addition of sangrovit to fish diet can
improve growth performance and blood biochemical parameters of common carp fingerlings.امروزه، فرآوردههای گیاهی بهعنوان گروه جدیدی از محرکهای رشد، یک روش تغذیهای جایگزین برای محرکهای رشد آنتیبیوتیکی در آبزیپروری فراهم نمودهاند. این مطالعه بهمنظور بررسی اثرات سطوح مختلف سنگروویت (0، 05/0، 1/0 و 15/0 %) بر رشد، برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون، بازماندگی و توان تحمل شوری در کپور معمولی (117/0±62/2 گرم) انجام شد. بعد از 45 روز تغذیه، نتایج نشان داد که عملکرد رشد شامل؛ افزایش وزن و نرخ رشد ویژه در ماهیان تغذیه شده با سنگروویت در مقایسه با گروه شاهد بهبود یافت، امّا بین آنها تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0<p). بین پارامترهای بیوشیمیایی در ماهیان تغذیه شده با سنگروویت نسبت به گروه شاهد تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0>p). کمترین مقدار کلسترول در گروه 05/0% و بیشترین سطح پروتئین کل در گروه 15/0 % سنگروویت مشاهده شد. همچنین، بیشترین مقدار گلوکز در تیمار شاهد مشاهده شد. بهمنظور تعیین اثر مکمل گیاهی بر مقاومت به تنش شوری، بعد از 45 روز تغذیه، تنش شوری انجام شد. به منظور سنجش هماتوکریت، خونگیری طی ساعات 24، 72، 120 و 168 بعد از تنش انجام شد. میزان هماتوکریت در بین تیمارها اختلاف معنیداری داشت (05/0>p). در روز سوّم بعد از تنش، میزان هماتوکریت در همه گروهها کاهش یافت. بازماندگی و مقاومت به تنش شوری تحت تأثیر مکمل غذاای سنگروویت قرار نگرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن سنگروویت به جیره ماهی میتواند عملکرد رشد و پارامترهای بیوشیمیایی خون بچهماهیان کپور معمولی را بهبود بخشد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923The effect of density and stocking weight on growth rate and production of grey mullet (Mugil cephalus L.).تاثیر تراکم و وزن رهاسازی بر روی میزان رشد و تولید ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus L. )233311019110.22092/isfj.2017.110191FAسید امین میرهاشمی رستمیکورش امینیمریم جرجانیJournal Article20170619Around ten thousands fries of Striped grey mullet (Mugil cephalus) with average weight and length of 280
mg and 28.3 mm respectively, imported in March 2008 from Egypt. The wild fries collected from
surrounding natural waters of Alexandria.They stocked in four earthen ponds (each with 2500 m2) located at
the Gomishan shrimp educational centre at late march in 2008. At the first year of culture the densities were
5000 and 10000 individuals per hectare and each treatment with two replicates. At second year, densities
changed with 2000 and 2500 individuals per hectares and each of the treatments divided fishes with average
primary weights of 80 and 115 grams.They fed twice a day at 8 AM and 2 PM and the amount was 5-7
percents of the fish existent biomass in each ponds.After seven months culture period, the average weight
and length of fish in treatment 5000 ind./hec. were 113.7 gr and 21.1 cm respectively and in treatment 10000
ind./hec. the average weight and length were 86.6 gr and 19.6 cm respectively. At first year the average
survival rate in different treatments was 77 percent. The average FCR in treatments 5000 and 10000 ind./hec.
were 3.4 and 3.9 respectively.At second years after six months culture the average weights in pond no. 9
(with primary weight 115 gr and density 2000 ind./hec) , pond no. 10 (with primary weight 80 gr and density
2000 ind./hec) , pond no. 11 (with primary weight 115 gr and density 2500 ind./hec) and pond no. 12 (with
primary weight 80 gr and density 2500 ind./hec) calculated as 476.6 ,338.1, 366.5 and 440 gr respectively.
The average survival rate and FCR were 93 % and 3.1 respectively.
تعداد تقریبی ده هزار عدد بچه ماهی کفال خاکستری با میانگین وزن 280 میلی گرم و طول 3/28 میلی متر از آبهای ساحلی دریای مدیترانه کشور مصر تامین گردید. در سال اول پرورش تراکم ذخیره سازی در دو استخر 5000 عدد و در دو استخر دیگر 10000 عدد در هکتار بود. سال دوم پرورش دو گله ماهی یکی با میانگین وزنی 80 گرم ( ماهیان پرورش یافته با تراکم 10000 عدد در هکتار) و دیگری با میانگین وزنی 115 گرم ( ماهیان تراکم 5000 عدد در هکتار)، با تراکم 2000 و 2500 عدد در هکتار در استخر های 2500 متر مربعی ذخیره سازی شدند. غذادهی دو بار در روز( ساعت 8 و 14 ) صورت گرفت. میزان تغذیه روزانه 5-7 درصد بیوماس استخر ها در نظر گرفته شد.پس از هفت ماه پرورش میانگین طول و وزن ماهیان در تراکم 5000 به 1/21 سانتی متر و 7/113 گرم و این میانگین برای تراکم های 10000 عدد در هکتار 6/19 سانتی متر و 6/86 گرم برآورد گردید. میانگین درصد بقاء در سال اول پرورش در استخر ها وتراکم های مورد آزمایش 77 درصد برآورد گردید.میانگین FCR در تراکم 5000 و 10000 در هکتار به ترتیب 4/3 و 9/3 بوده است. سال دوم پس از حدود شش ماه پرورش در استخر های خاکی میانگین وزن نهایی ماهیان در استخر های 9 ( وزن اولیه 115 گرم و تراکم 2000 عدد) ، 10 ( وزن اولیه 80 گرم و تراکم 2000 عدد) ، 11 ( وزن اولیه 115 گرم و تراکم 2500 عدد) و 12 ( وزن اولیه 80 گرم و تراکم 2500 عدد) به ترتیب به 476.6 ،338.1 ،440 و 327 گرم برآورد گردید. میانگین در صد بقاء در تیمارهای مورد آزمایش 93 درصد بوده است. میانگین میزان ضریب تبدیل غذایی (FCR)1/3 برآورد گردید.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Extraction and Identification Sterols in Brown alga, Padina boergesenii in Chabahar Coastsاستخراج و شناسایی استرول های جلبک قهوه ای Padina boergesenii سواحل چابهار354411019210.22092/isfj.2017.110192FAشهلا جمیلیاحمدرضا گوهری کاخکیسودابه سعیدنیاپریسا پرمهJournal Article20170619Padina boergesenii is one of the most abundant brown algae distributed in the north of Persian Gulf and
Oman Sea. In this study after sampling and preparation of Padina boergesenii by Chroform-Etanol (3-1)
solvent and by Methanol has been extract. Separation and purification of the compounds was carried
out using thin layer, general and inverse column chromatography, Cephadex and high-performance
liquid chromatography (HPLC). Structural elucidation of the constituents was based on the data obtained
from H-NMR, 13C-NMR, HSQC, HMBC, DEPT and Cephadex LH-20. The steroids compounds
separated from above alga were identified as 22-dehydrocholesterol (1), cholesterol (2), fucosterol (3), β-
sitosterol (4), stigmasterol (5), ostreasterol (6) and two epimer of hyroxyestrol(7), based on their spectral
data and from comparison with those previously reported in the literature.جلبک قهوه ای Padina boergesenii از فراوان ترین جلبکهای سواحل شمالی دریای عمان و خلیج فارس میباشند. در این تحقیق جلبک قهوه ای مذکور بعد از جمع آوری و آماده سازی اولیه توسط حلالهای کلروفرم- متانول (1-3) و متانول مورد عصاره گیری قرار گرفت. با کمک روش های متعدد کروماتوگرافی از قبیل: کروماتوگرافی لایه نازک، کروماتوگرافی ستونی فاز معمولی و معکوس، سفادکس و نیز کروماتوگرافی مایع تحت فشار بالا(HPLC) ، ترکیبات عصاره اولیه جدا و خالص شد. با استفاده از روش های کروماتوگرافی TLC و CC با فاز ساکن سیلیکاژل فاز نرمال و سفادکس LH-20 ترکیبات استروئیدی: کلسترول ، فوکوسترول ، 22- دهیدروکلسترول، بتا- سیتواسترول ، استیگما استرول، اوستراسترول ، دو اپیمر هیدروکسی استرول جداسازی و شناسایی شدند.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Effects of vita min E deficiency on dietary vitamin C requirement in Siberain Sturgeon (Acipenser Baerii)بررسی روابط متقابل ویتامین C و E بر روند رشد، شاخص های خونی، بیوشیمیایی، آنزیم های کبدی و سیستم ایمنی بچه تاسماهی سیبری (Acipenser baeri)455711019310.22092/isfj.2017.110193FAمحمود محسنیJournal Article20170619A 2×5 factorial design was used to evaluate the effects of different dietary vitamin C and
vitamin E levels on growth, feed utilization, haemato-biochemical status and immune response
in Siberain sturgeon, Acipenser baerii. Ten diets were formulated to contain two dietary vitamin
E levels of 0 and 200 mg dl-tocopheryl acetate (TA) and 5 dietary L-ascorbic acid (AA) in the
form of L-ascorbyl-2-monophosphate (AMP( levels of 0, 100, 200, 400, and 800 mg/kg. Thus,
the diets with 0 mg/kg vitamin E were designated as E0 C0, E0 C100 , E0 C200, E0 C400, E0 C800
while the diet with 200 mg/kg vitamin E were designated as E200 C0, E200 C100, E200 C200, E200
C400, E200 C800. 300 fish with an average weight of 29.8±1.6 g (mean ± SD) were fed each of the
10 experimental diets in triplicate groups for 12 weeks. At the end of experimental period,
weight gain (WG) in fish fed E0C400 and E0C800 diets were significantly higher than those fed
E0C0 and E0C100 (P<0.05). Growth performance, feed utilization, haemato-biochemical status
and immune response significantly improved with an increase in dietary vitamin E level.
However, there were no significant differences in those parameters among fish fed E200C100,
E200C200, E200C400 and E200C800 diets (P>0.05). The results showed sparing effect of dietary
vitamin E on vitamin C. Meanwhile, there was no significant difference in survival of fish fed
diets supplemented with vitamin C. Deficiency symptoms such as retarded growth and anorexia
were observed in fish fed vitamin C of 0 mg/kg at either of the dietary vitamin E levels. These
results showed that dietary vitamin C requirement is 200 mg AA/kg diet when juvenile Siberain
sturgeon, Acipenser Baerii fed a vitamin E deficiency diet while vitamin C requirement is 100
mg AA/kg diet when fish fed a diet supplemented with 200 mg/kg vitamin E.بررسی حاضر به منظور ارزیابی اثرات متقابل ویتامین C و E بر عملکرد رشد، کارایی تغذیه، شاخص های خونی، بیوشیمیایی، آنزیم های کبدی و سیستم ایمنی بچه تاسماهی سیبری (Acipenser baeri) پرورشی، در قالب طرح فاکتوریل 5×2 طراحی و اجرا گردید. ده جیره غذایی هر یک با سه تکرار محتوی دو سطح ویتامین E و 200 میلی گرم استات DL- توکرفول (TA) هریک با پنج سطح 0 ،100 ، 200،400 و 800 میلی گرم در هر کیلوگرم اسید L- آسکوربیک ( AA) در جیره به شکل L- آسکوربیل- 2- منوفسفات (AMP) فرموله شدند. جیرههای ترکیبی در دو گروه فاقد ویتامین E با سطوح مختلف ویتامین C شامل: E0C0 ، E0 C100 ، E0 C200 ، E0 C400 و E0 C800 و گروه حاوی 200 میلی گرم ویتامینE در هر کیلوگرم جیره با سطوح مختلف ویتامین C شامل: E200 C0 ،E200 C100 ، E200 C200 ،E200 C400 ، E200 C800 طراحی شدند. تعداد 240 عدد بچه ماهی با وزن متوسط 66/1 ± 8/29 گرم بطور مساوی در واحد های آزمایشی توزیع و به مدت 12 هفته با جیره های فوق تغذیه شدند. در پایان دوره پرورش، وزن کسب شده (WG) ماهیان تغذیه شده با جیره های E0 C400 و E0 C800 بطور معنی داری نسبت به ماهیان تغذیه شده E0C0 و E0 C100 بالاتر بود (p< 0.05). روند رشد، کارایی غذا و شاخص های خونی، بیوشیمیایی و آنزیم های کبدی بچه ماهیان تغذیه شده حاوی 200 میلی گرم ویتامینE در هر یک از سطوح ویتامینC بدون اختلاف معنی دار درون گروهی (p>0.05)، بطور معنی داری نسبت به گروه فاقد ویتامین E بهبود یافتند.این امر نشان دهنده اهمیت بیشتر ویتامین E جیره نسبت به ویتامین C می باشد. اگر چه میزان ویتامین C هیچ تاثیر معنی داری بر درصد بازماندگی ماهیان تغذیه شده نداشت، ولی نشانههای کمبود آن از قبیل تاخیر رشد و بی اشتهایی در ماهیان تغذیه شده حتی در سطوح مختلف ویتامین E مشاهده گردید. با توجه به نتایج مطالعه حاضر در صورت کمبود ویتامین E (صفر میلیگرم ویتامینE در هر کیلوگرم جیره)، نیاز ویتامین C بچه تاسماهی سیبری به میزان 200 میلی گرم در هر کیلوگرم جیره به منظور بهبود روند رشد، کارایی غذا، شاخصهای خونی، بیوشیمیایی و سیستم ایمنی تعیین گردید. در صورت استفاده از 200 میلی گرم ویتامین E در هر کیلوگرم جیره غذایی، مصرف ویتامین C به میزان 50 درصد کاهش می یابد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Study of fish meal substitution with earthworm in diet of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)بررسی امکان جایگزینی کرم خاکی (Eisenia fetida) به جای پودر ماهی درجیره ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)596711019410.22092/isfj.2017.110194FAسید کمال الدین علامهعلیرضا آذربایجانیمجتبی محمدیعلی آخوندیJournal Article20170619This experiment was carried out to evaluate the effect of earthworm (Eisenia fetida) in diet for
rainbow trout in a complete randomized design with 5 treatments in triplicates using 15 cages in a
pound for 8 weeks. Ten fish with average weight 120 g was stocked in each replication.The
earthworm (as fed) at the levels of 0, 25, 50, 75 and 100% was replaced with fish meal in rainbow
trout diet. Results showed that feed intake decreased significantly (P < 0.05) as earthworm
increased. The diets contain 25% and 50% earthworm showed no significane differences compared
to control for weight gain, specific growth rate and feed conversion ratio (P > b0.05). The chemical
composition analysis of fish meat showed that there were no significant effects between control and
25% and 50% earthworm in diet for dry matter, crude protein and ash, but fat content significantly
decreaed as earthworm increased (P < 0.05). This present study showed that the earthworm (Eisenia
fetida) can be used in rainbow trout diet up to 50% instead of fish meal.این آزمایش به منظور بررسی امکان کاربرد کرم خاکی (Eisenia fetida) در تغذیه ماهی قزل آلای رنگین کمان در قالب طرح کاملا" تصادفی با 5 تیمار هر یک با سه تکرار در یک استخر سیمانی با 15 قفس، به مدت 8 هفته به اجرا درآمد. در هر قفس 10 قطعه ماهی با میانگین وزنی 120 گرم رها سازی گردید. کرم خاکی به نسبت های صفر (شاهد)، 25، 50 ، 75 و 100 درصد جایگزین پودر ماهی (35 درصد) جیره پایه ماهی قزل آلای رنگین کمان گردید. در پایان آزمایش مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک و افزایش وزن ماهیان آزمایشی محاسبه و همچنین از نمونه گوشت ماهی های قزل آلای رنگین کمان از تیمارهای مختلف، ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک، پروتئین خام، چربی خام و خاکستر اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که با افزایش درصدکرم خاکی در جیره میزان مصرف خوراک بطور معنی داری کاهش یافت (05/0>p) مقایسه تأثیر جیره های آزمایشی بر افزایش وزن، میزان رشد ویژه و ضریب تبدیل خوراک ماهی نشان داد که تیمارهای 25 و50 درصد جایگزینی کرم خاکی نسبت به جیره شاهد تفاوت معنی داری نداشتند (05/0<(p. به عبارت دیگر کرم خاکی تا 50 درصد جایگزینی، عملکردی مشابه پودر ماهی در جیره شاهد نشان داد. مقایسه ترکیب شیمیایی گوشت ماهی در تیمارهای مختلف نشان داد که تفاوت معنی داری بین جیره های آزمایشی از نظر ماده خشک، پروتئین و چربی وجود نداشت. با افزایش سطح کرم خاکی در جیره، میزان محتوی چربی گوشت بطور معنی داری کاهش یافت (05/0>(p. بطور کلی نتایج این آزمایش نشان داد امکان استفاده از کرم خاکی Eisenia fetida به شکل تازه در جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان وجود دارد و تا سطح 50 درصد میتوان آن را جایگزین پودر ماهی نمود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Temporal and spatial variations in percentage cover of macroalgae on rocky shores in South of Caspian Sea (Astara to Babolsar)تأثیر جیره و بسترهای مختلف بر رشد و تکثیر کرم خاکی (Eisenia fetida) به منظور استفاده در آبزی پروری697611019510.22092/isfj.2017.110195FAعلیرضا آذربایجانیسیدکمال الدین علامهابوالفضل سپهداریJournal Article20170619The most important primary producers of rocky shores are macroalgae. The present study investigated the
temporal–spatial changes, the percentage of coverage and the influence of abiotic factors on macroalgae
on rocky shores of southern Caspian Sea. Ten sampling stations were selected in the natural and artificial
rocky shores from Astara to Babolsar. Sampling lasted for one year and took place every 2 months from
September 2013 to July 2014 using a 50×50 quadrate sampler. Epibenthic macroalgae consisted of 2
genus, Cladophora and Entromorpha, from green algae and one genus, Laurenica, from red algae. The
average water temperature, salinity, pH, dissolved oxygen and water conductivity were 16.48 °C,
9.87ppt, 8.27, 9.89 mg/l and 16.52 m/s, respectively. According to the results, the maximum algal
coverage was observed in September (70.50 %) and the minimum coverage was observed in January
(21.50 %). Results of one-way ANOVA indicated that the mean of algal coverage in various months of the
year were significantly different (P<0.05). One-way ANOSIM ecosystem similarity test indicated that the
coverage rates of the stations were homologous and similar. The results also showed that temperature has
a significant effect on macroalgae coverage ratio on rocky shores in the southern Caspian Sea.کرم خاکی یکی از غذاهای زنده در صنعت آبزی پروری است که در دهه های اخیر توجه زیادی به آن شده است. با توجه به ارزش غذایی آن، با به کاربردن این ماده غذایی امکان بهینه سازی روند رشد، ماندگاری و زودرس نمودن بلوغ در پیش مولدین آبزیان پرورشی وجود خواهد داشت. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بسترهای مختلف بر رشد و تکثیر کرم خاکیEisenia) fetida) به منظور کاربرد در تغذیه آبزیان پرورشی پرداخته که با هفت تیمار (سه تکرار در هر تیمار) در قالب طرح کاملاً تصادفی، در شرایط کنترل شده گلخانه و با استفاده از جعبه های چوبی طی 4 ماه طراحی و اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از : 1) 100%کود گاوی (شاهد)، 2)70%کودگاوی+ 30% خاک اره چوب، 3) 60%کودگاوی +30% خاک اره چوب +10% پودر یونجه، 4) 60% کودگاوی+ 30% خاک اره چوب +10% سبوس گندم، 5) 60% کودگاوی+30% خاک اره چوب + 10% سبوس برنج، 6) 60% کودگاوی+ 30% خاک اره چوب +10% خاک و 7) 65%کودگاوی + 30% خاک اره چوب + 5 % ماسه ریز. در پایان آزمایش، تعداد و وزن کرم های بالغ و نابالغ و تعداد پیله در هر جعبه دقیقاً شمارش و توزین گردید. نتایج آزمایش نشان داد در تیمار(70% کود گاوی +30% خاک اره چوب) تعداد کرم بالغ، تعداد و وزن کل کرم ها افزایش معنی داری یافت) 05/0(p< اما تعداد پیله ها تفاوت معنی داری با گروه شاهد نداشت. بسترهای حاوی پودر یونجه، سبوس گندم یا سبوس برنج اختلاف معنی داری از نظر تعداد و وزن کل کرم نسبت به گروه شاهد نداشتند. تیمار حاوی خاک تأثیر معنی داری بر تعداد و وزن کل کرم و تعداد پیله ها نداشت، اگرچه تعداد کرم بالغ کاهش معنی داری یافت)05/0(p<. تیمارحاوی ماسه موجب افزایش بیش از دو برابری تعداد کرم بالغ، تعداد و وزن کل کرم و همچنین تعداد پیله ها شد )05/0(p<. در این آزمایش از میان بسترهای آزمایشی، دو تیمار (65%کودگاوی+ 30% خاک اره چوب + 5 % ماسه) و (70%کودگاوی +30% خاک اره چوب) به ترتیب مناسب ترین بسترها از نظر تعداد کل(بالغ و نابالغ)، وزن کل کرم و همچنین تعداد پیله کرم خاکی Eisenia fetida)) بودند و نسبت به بستر کودگاوی برتری نشان دادند.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Comparative s tudy on some physiologic, biometrics, Nutritional value and molecular characteristics of Mighan Lakeâs Artemia (Arak)بررسی مقایسهای مورفومتری، رشد و بازماندگی، ارزش غذایی و مولکولی برخی جمعیت های آرتمیا در شرایط پرورشی با تاکید بر آرتمیای دریاچه میقان اراک9310511019610.22092/isfj.2017.110196FAرامین مناففرمریم تقویفرح فرخیگلچین موسوی تومتریJournal Article20170619Due to the importance of identifying the major characteristics of Artemia populations, in this study some
physiologic, biometric, nutritional and genetic characteristics of one Artemia population from Iran named
Arak’s Artemia (Mighan Lake) was studied. The hatched larvae of Artemia were reared in the saline water of
80 g/l with standards method in which percentage of survival and growth were evaluated on days 3, 7, 11 and
15 of culture period. In order to study the morphometric characteristics of Artemia, diameter of full cysts as
well as 11 more morphological parameters of adult Artemia were measured. The fatty acids profile were
analyzed by gas chromatography. The Genetic characteristics were compared with other Artemia populations
by sequencing after PCR amplification of Hsp 26 gene. According to the results, the diameter of cysts and
nauplii instar were 276.28 and 544.66 micron, respectively. The growth and survival of brine shrimp
Artemia, in comparison with other populations, reflected good growth and survival of this population. The
results of fatty acids profile also showed higher amounts of polyunsaturated fatty acids in this Artemia
compared to other populations cultured under identical conditions. The morphometric characteristics and
genetic study of Hsp 26 gene showed great affinity of this population with the parthenogenetic brine shrimp
Artemia. However, individual differences could be used to characterize this population.در این تحقیق ویژگیهای رشد ، بازماندگی، مرفومتریک ، ارزش غذایی و بررسی های ژنتیکی برخی جمعیت های آرتمیا با تاکید بر آرتمیای دریاچه میقان اراک مطالعه شد. بدین منظور لاروهای تفریخ شده آرتمیاها در شوری 80 گرم در لیتر طبق جدول استاندارد تغذیه، پرورش و درصد ماندگاری و رشد لاروها در روزهای 3، 7، 11 و 15 بررسی شدند. به منظور بررسی صفات مورفومتریک آرتمیا، به غیر از اندازهگیری قطر سیست، یازده صفت مورفومتریک آرتمیاهای بالغ نیز اندازهگیری شد. در جهت بررسی پروفایل اسیدهای چرب از روش کروماتوگرافی گازی استفاده و با توالی یابی ژن Hsp26 پس از انجام PCR بین نمونههای تیماری بررسی ژنتیکی صورت پذیرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، قطر سیست و ناپلیوس اینستار اول آرتمیای میقان به ترتیب 28/276 و 66/544 میکرون بدست آمد. بررسی رشد و بقاء این آرتمیا در مقایسه با چند جمعیت مختلف آرتمیا نشان دهنده رشد و بقاء بسیار خوب این جمعیت بود. پروفایل اسیدهای چرب نیز نشان داد که این آرتمیا از نظر تجمع اسیدهای چرب غیر اشباع در شرایط یکسان پرورشی نسبت به سایر جمعیت های آرتمیا ، برتری نشان داد لذا می تواند به عنوان یک کاندید مناسب غذای زنده برای آبزی پروری به کار رود. بررسیهای مورفومتریک و همچنین ژنتیکی ژن Hsp26نشان داد این آرتمیا قرابت زیادی با دیگر آرتمیاهای پارتنوژنز دارد اما تفاوتهای منحصر بفرد این جمعیت میتواند در آینده برای شناسایی این جمعیت بکار رود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Effective Factors on Adoption Technology among Trout Fish Farms in Guilan Provinceعوامل موثر بر تمایل به پذیرش تکنولوژی در واحدهای پرورش ماهیان قزلآلای استان گیلان10712311019710.22092/isfj.2017.110197FAنیما نژادرضاییحسین خارامحمدصادق اللهیاریمینا صادقزادهکامیار غراJournal Article20170619The main purpose of this study was to investigate effective factors on adopting technologies among trout fish
farmers in Guilan province by Unified Theory of Acceptance and Use of Technology (UTAUT). Statistical
population of this research contained of all managers of trout fish farms of Guilan province (N=170) that
base on limitation of structural equation modeling in determining sample size, 97 of them were chosen as a
sample. Study tool was contained Vankatesh and et al. information technology questionnaire in six items. To
obtain validity of questionnaire; content, face, convergent and discriminant validity were used. As well, to
obtain reliability of questionnaire; principal component analysis, Cronbachs alpha, Dillon-Goldstein’s Ê and
reagent stability were used. To accomplish analysis of data, SPSSV19 and SmartPLSV2 software were used in
descriptive and inferential statistics. For testing hypothesis, structural equation model (SEM) and partial least
squares (PLS) that focus on reagent variance were used. The results showed that there was significant
relationship between performance expectancy and behavioral intention. Also there was significant
relationship between intention to use and use behavior of aquaculture technologies. Model explains 28.8
percent of behavioral intention variance and 7.9 percent of use behavior of aquaculture technologies variance
among trout fish farmers. To increase willingness to accept the technology among trout fish farms in Guilan
province, it is suggested that extension-education courses for raising knowledge and awareness of
aquaculture technology to be held by organizations. Providing financial resources and adequate knowledge
will enable trout fish farms to equip with the aquaculture technologies.هدف این تحقیق توصیفی- همبستگی، شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به پذیرش تکنولوژی توسط مدیران واحدهای پرورش ماهیان سردآبی استان گیلان با استفاده از تئوری تلفیقی پذیرش و کاربرد فناوری (UTAUT) میباشد. جامعه آماری در این مطالعه کلیه مدیران مزارع پرورش ماهیان سردآبی فعال در استان گیلان بوده است (170N=) که با توجه به محدودیت مدلیابی معادلات ساختاری و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده 97 نفر از پرورشدهندگان در سطح استان گیلان انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه فناوری اطلاعات ونکاتش و همکاران تحت شش مؤلفه بود. جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی، روایی همگرا و روایی افتراقی (معیار فورنل- لاکر و آزمون بارهای عرضی) استفادهشد و پایایی آن نیز براساس تحلیل مؤلفههای اصلی، آلفای کرونباخ (85/0)، ʃ دیلون- گلدشتاین و پایایی معرفها محاسبه گردید که نتایج حاکی از پایایی مناسب ابزار اندازهگیری میباشد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS19 و SmartPLS2 M3 در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. برای آزمون فرضیات از تحلیل مدلیابی معادله ساختاری (SEM) و کمترین مربعات بخشی (PLS)، که بر روی واریانس بین سازهها تمرکز کرده استفاده شد. یافتهها نشان دهنده ارتباط معنیدار بین دو متغیر عملکرد مورد انتظار با قصد رفتاری و قصد رفتاری با رفتار استفاده از تکنولوژیهای آبزیپروری میباشند. مدل 6/28 درصد از واریانس قصد رفتاری و 9/7 درصد از واریانس رفتار استفاده از تکنولوژی آبزیپروری در میان پرورشدهندگان قزلآلا را تبیین نمود. برای افزایش تمایل به پذیرش تکنولوژی در واحدهای پرورش ماهیان قزلآلا در استان گیلان پیشنهاد میشود که کلاسهای ترویجی و آموزشی جهت بالا بردن سطح دانش و آگاهی آبزیپروران به تکنولوژی از سوی سازمانهای مربوط برگزار شود. همچنین میتوان با فراهم نمودن منابع مالی و دانشی لازم، واحدهای پرورش دهنده فعال را به تجهیز تکنولوژیهای آبزیپروری ترغیب نمود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Entrepreneurship development; a step towards achieving the economic and social goals of fisheries: (Explanation and ranking of effective environmental factors using fuzzy Delphi and FAHP approach)توسعه کارآفرینی گامی در جهت پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی شیلات: تبیین و رتبهبندی عوامل محیطی (زمینهای) مؤثر با استفاده از رویکرد دلفی فازی و AHP فازی12513811019810.22092/isfj.2017.110198FAحسین صمدی میارکلائیحمزه صمدی میارکلائیموسی مشازمینیJournal Article20170619The purpose of the present research was to identify and rank the effective environmental (background)
indices on OE process in Mazandaran Fisheries Organization. In terms of data collection, the method used in
this study was the descriptive-survey method and in terms of research purposes, it was an applied research.
Statistical population included experts and leading experts of Mazandaran fisheries organization in 2014.
After literature review, the effective environmental (background) indices on OE were identified. Data were
collected using Delphi and paired comparisons questionnaires, and analyzed using fuzzy Delphi method and
FAHP. The results showed that the effective environmental (background) indices on OE, in order of priority,
were the economic environments, legal-political environment, social-cultural environment, technological
environment, administrative environment and international environment.
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبهبندی عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در اداره کل شیلات استان مازندران میباشد. روش این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق کارشناسان و خبرگان اداره کل شیلات استان مازندران در سال 1393 میباشند که اطلاعات از آنها دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت. در پژوهش حاضر پس از مطالعه ادبیات تحقیق، عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی سازمانی شناسایی گردید. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامههای دلفی و مقایسات زوجی جمعآوری، و با استفاده از روش دلفی فازی و فرآیند تحلیل سلسلهمراتب گروهی- فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل حاکی از آن است که عوامل محیطی (زمینهای) مؤثر بر کارآفرینی سازمانی به ترتیب اولویت عبارتاند از: محیطهای اقتصادی؛ محیط سیاسی- قانونی؛ محیطهای اجتماعی و فرهنگی؛ محیطهای تکنولوژیکی؛ محیط اداری، و محیطهای بینالمللی.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923بررسی تغییرات زمانی- مکانی درصد پوشش ماکروجلبکها در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر (آستارا تا بابلسر)13915011019910.22092/isfj.2017.110199FAحر ترابی جفرودیحسن تقویمحمد رضا رحیمی بشرمجید راستاJournal Article20170619مهمترین تولیدکنندگان اولیه سواحل صخرهای ماکروجلبکها هستند. تحقیق حاضر به بررسی تغییرات زمان- مکانی، تعیین درصد پوشش و تاثیر عوامل غیرزیستی بر ماکروجلبکها در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر پرداخته است. 10 ایستگاه نمونهبرداری درسواحل سنگی طبیعی و مصنوعی از آستارا تا بابلسر انتخاب و درطول یکسال هر 2 ماه یکبار از شهریور 92 تا تیر 93 توسط کوادراتcm 50×cm 50 به صورت تصادفی مورد نمونهبرداری قرار گرفتند. ماکروجلبکهای اپیبنتیک شامل دو جنس Cladophoraو Entromorphaازگروه جلبکهای سبز و یک جنس به نام Laurencia از جلبکهای قرمز میباشند. میانگین (± انحراف معیار) دمای آب 91/4±48/16 درجه سانتیگراد، شوری23/3±83/9 قسمت در هزار، pH 19/0±27/8، اکسیژن محلول 18/10±89/9 میلیگرم بر لیتر و قابلیت رسانای آب 33/0±52/16 درثانیه انداز گیری شد. طبق نتایج حاصله بیشترین پوشش جلبکی مربوط به ماه شهریور (50/70 درصد) وکمترین مربوط به دیماه (50/21 درصد) می باشد و نتایج آزمون One-way ANOVA نشان داد که میانگین پوشش جلبکی در ماههای مختلف سال دارای اختلاف معنی داری است (05/0pموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923The Distribution and Diversity of Dinoflagellate Cysts in Sediments of Gwatar Bay (Northeast Gulf of Oman)روند پراکنش و تنوع سیست دینوفلاژله ها در رسوبات خلیج گواتر (شمال شرق دریای عمان)15116311020010.22092/isfj.2017.110200FAگیلان عطاران فریمانآیدا رئیسیJournal Article20170619Most dinoflagellate produce resting cysts during their sexual lifecycle as well as under unfavorable
environmental conditions and from water column settle in the sediments substratum. The evaluation of
diversity and distribution of dinoflagellate cysts is very important in environmental studies, because cysts act
as seed in sea bed that can cause red tide with excystment. This study was performed to determine the
diversity and distribution of dinoflagellate cysts in the sediments of Gwatar Bay in 2013 by sediments
sampling from five stations. Sediment sampling was made by Ekman grab with covering area of 0.225
square meters with three replicates at each station in two seasons before and after the monsoon. In total of
sampling 16 samples in species level belonging to 9 genera of dinoflagellate cysts were identified. The
highest and lowest abundances are related to the genus Protoperidinium (52%) and the genus
Zygabikodinium (1%), respectively. The results showed the average dinoflagellate cysts diversity from 2.22
before monsoon have decreased to 2.06 after monsoon.بسیاری از دینوفلاژله ها در چرخه تولید مثل جنسی و همینطور تحت شرایط نامساعد زیست محیطی تولید سیست کرده و از ستون آب در رسوبات بستر ته نشین می شوند. ارزیابی تنوع و پراکنش سیست دینو فلاژله ها در مطالعات زیست محیطی بسیار مهم است، زیرا سیستها در بستر دریا مانند بذری هستند که می توانند با شکوفا شدن سبب ایجاد کشند سرخ شوند. این تحقیق به منظور پراکنش و تعیین تنوع سیست دینوفلاژله های موجود در رسوبات خلیج گواتر در سال 1392 با نمونه برداری از رسوبات 5 ایستگاه انجام پذیرفت. نمونه برداری با استفاده از گرب اکمن با سطح جمع کنندگی 225/0 متر مربع با سه تکرار در هر ایستگاه در دو فصل قبل و بعد از مانسون انجام شد. در کل نمونه برداری ها 16نمونه در حد گونه متعلق به9 جنس سیست دینوفلاژله برای اولین بار ازخلیج گواترشناسایی گردید. بیشترین درصد فراوانی را جنس Protoperidinium ( 52%) و کمترین را جنس Zygabikodinium (1%) به خود اختصاص دادند. نتایج نشان داد که میانگین تنوع سیست دینو فلاژله ها از 22/2 قبل از مانسون به 06/2بعد از مانسون کاهش پیدا کرده است.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Affective Factors on Fish Consumption Pattern in Households (Case study: Sari)عوامل مؤثر بر الگوی مصرف ماهی در خانوارها (مطالعه موردی: شهرستان ساری)16517711020110.22092/isfj.2017.110201FAحمید امیرنژادرضا حیدری کمال آبادیJournal Article20170619Aquatics, especially fish, are important sources of animal protein that plays an important role in household
food basket and could account as a good substitute for food and protein needs. The purpose of this study was
to determine factors of social, economic and cultural influence on fish consumption and current fish-use
pattern in Sari, using a discriminant analysis model. The results of discriminant analysis showed that the
region of residence, fish health awareness, the assessment of poultry meat benefits, the assessment of fish
meat benefits, consumption awareness, the normative pressure of consumption and meal planning criteria
had the biggest impacts on fish consumption in the city of Sari. Actions, such as informing the society about
the nutritional values of marine products, eliminating misconceptions and creating a habit of household
eating fish as well as promoting fish as part of household food culture can be effective steps to increase fish
consumption.آبزیان و به ویژه ماهی یکی از مهمترین منابع تأمین پروتئین حیوانی محسوب میشوند که نقش مهمی در سبد غذایی خانوارها بازی میکند و میتوانند به عنوان جایگزینی مناسب برای تأمین نیازهای غذایی و پروتئینی منظور شوند. هدف از این مطالعه تعیین عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مصرف ماهی و الگوی فعلی مصرف با بهرهگیری از الگوی تحلیل تمایزی است. این مطالعه با تکمیل 170 پرسشنامه در میان خانوادههای شهرستان ساری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده در سال 1392 انجام شد. نتایج حاصل از برآورد الگوی تمایزی نشان داد که به ترتیب متغیرهای منطقه محل سکونت، آگاهی سلامتی ماهی، ارزیابی فایده گوشت مرغ، ارزیابی فایده گوشت ماهی، آگاهی مصرفی، فشار هنجاری مصرف و معیار برنامهریزی غذائی بیشترین تأثیر را بر مصرف ماهی در شهرستان ساری دارند. اقداماتی از قبیل آگاه کردن جامعه نسبت به خواص تغذیهای محصولات دریایی، از بین بردن باورهای غلط و ایجاد عادت به مصرف ماهی در خانوادهها، تبلیغات وسیع برای جای دادن ماهی در فرهنگ غذایی رایج خانوادهها میتواند گامی مؤثر در افزایش مصرف ماهی باشد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923The Effect of Dietary Nucleotide on the Haematological and Serum Biochemical Parameters of Persian Sturgeon (Acipenser persicus) Juvenilesاثر نوکلئوتید جیره بر پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون تاسماهی ایرانی جوان(Acipenser persicus)17918911020210.22092/isfj.2017.110202FAفاطمه خانیمحمدرضا ایمانپورحامد کلنگی میاندرهعلیرضا قائدیوحید تقیزادهJournal Article20170619This study was aimed to examine the impact of different levels of dietary nucleotides (Vannagen) on serum
biochemical and blood parameters of Persian sturgeon (Acipenser persicus). Fish (42.37± 2.12 g and 23.67±
0.61 cm) were divided into four treatments with different levels of dietary nucleotides (0, 0.25, 0.35 and 0.5
percent of diet). There were three replicates with a density of 12 fish per tank. After 10 weeks of feeding,
serum biochemical and blood parameters were measured. Among the measured factors, blood glucose,
triglycerides, cholesterol, erythrocyte and heterophil showed significant differences between the groups fed
with nucleotides and the control group (P ≤ 0.05). By increasing the nucleotide levels, the mean heterophil
and serum glucose showed significant increase and decrease, respectively. The highest and lowest values of
cholesterol and triglyceride were found in groups fed with 0.25% and 0.35% nucleotides, respectively. The
other measured factors had no significant difference (P≤0.05). Therefore, it could be said that with regard to
the limited capacity of cells to synthesize nucleotides, external preparing of nucleotides could result in the
production of needed nucleotides and an increase of its production speed, especially during stress. Such
preparation can also improve fish physiology and health status.این تحقیق با هدف بررسی تاثیر سطوح متفاوت نوکلئوتید جیره (واناژن) بر پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) انجام گرفت. ماهیان با میانگین وزنی 12/2 ± 37/42 گرم و میانگین طول 61/0± 67/23 سانتیمتر به 4 تیمار با سطوح متفاوت نوکلئوتید جیره (0، 25/0، 35/0و 5/0 درصد) با سه تکرار با تراکم 12 ماهی در هر تانک تقسیم شدند. پس از 10 هفته غذادهی فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون اندازهگیری شد. در بین فاکتورهای خونی اندازهگیری شده گلوکز، تریگلیسیرید، کلسترول، هتروفیل و گلبولهای قرمز تفاوت معنیداری را بین گروههای تغذیه شده با نوکلئوتید و گروه شاهد نشان دادند (05/0p&le). میانگین گلوکز سرم خون و هتروفیل خون با افزایش سطح نوکلئوتید جیره به ترتیب کاهش و افزایش معنیداری را نشان داد (05/0p&le). بالاترین و کمترین مقادیر کلسترول و تریگلیسرید به ترتیب متعلق به تیمارهای 25/0 و 35/0 بود. سایر فاکتورهای بررسیشده تفاوت معنیداری را بین گروهها نشان ندادند. از این رو میتوان گفت با توجه به ظرفیت محدود برخی سلولها در سنتز نوکلئوتید، تهیه آن از منبع خارجی میتواند در مسیر سالوج برای تولید نوکلئوتید مورد نیاز مورد استفاده قرار گیرد و با افزایش سرعت تولید به ویژه در هنگام استرس، بهبود وضعیت سلامت و فیزیولوژی ماهی را منجر گردد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Study on some blood immunological indices of the juvenile Persian sturgeon, Acipenser persicus caught from depths of 20 to 100 meters in the coasts of the Mazandaran provinceیافته علمی کوتاه: مطالعه برخی شاخص های ایمنی خون تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) در آبهای سواحل استان مازندران19120111020310.22092/isfj.2017.110203FAعلی حلاجیانمحمود بهمنیرضوان اله کاظمیسهراب دژندیانایوب یوسفی جوردهیالهام خزاییJournal Article20170619In this study, a total of 60 juvenile Acipenser persicus (mean weight 410±267.6, mean length 39.6±19.6 cm and 1 - 2 year old) were captured by trawling method at depths of 20 to 100 meters in the Mazandran province via 7 times surveys during 2009 – 2012, and studied immunologically. Results showed that the mean of red blood cells (RBC) and white blood cells (WBC) were 585000 ± 151000 and 30300 ± 3200 per mm3 of blood, respectively. Mean percentage of lymphocyte, monocyte, neutrophile and eozynophile were 83.1 ± 12, 2.9 ± 2, 8.3 ± 6.6 and 5.6 ± 3.2 %, respectively. Mean concentration of Immunoglobin M (IgM) in blood serum was 25.6 ± 8.7 mg/dl. Samples showed no significant difference in length (P>0/05). These results showed that the fish by less than the length classes were more sensitive to environmental changes. For this reason, their immune indices improved. Therefore, any change in fish blood immunological factors can lead to the secondary response.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923Effects of different carbon sources on water quality, growth performance and survival of western white shrimp (Litopenaeus vannamei Boone, 1931) in zero-water exchange systemتاثیر منابع مختلف کربن بر کیفیت آب، عملکرد رشد و بقای میگوی سفید غربی (Litopenaeus vannamei Boone، 1931) در سیستم پرورشی بدون تعویض آب779111699910.22092/isfj.2015.116999FAمحمد حسین خانجانیمرتضی علیزادهمیر مسعود سجادیایمان سوری نژادJournal Article20180903<span>Eeffect of different dietary carbon sources on water quality, growth performance and survival of</span><br /><span>western white shrimp Litopenaeus vannamei post larvae was investigated in zero-water exchange</span><br /><span>system. Shrimp postlarvae with mean weight of 98.47±8.60 mg and mean length of 22.39± 1.70</span><br /><span>mm were fed for 32 days in fiberglass containers with 130 liters volume of water and density of 1</span><br /><span>individual per liter in five treatments including one control with water exchange and four biofloc</span><br /><span>treatments with adding different carbon sources including molass, starch, wheat flour and mixture</span><br /><span>of them at equal weight ratios with 15% to 9% of body weight. In the values of water quality</span><br /><span>parameters including temperature, salinity, dissolved oxygen and pH, no significant differences</span><br /><span>were observed among the biofloc treatments (P>0.05). Maximum pH (8.27 ± 0.09) and maximum</span><br /><span>dissolved oxygen (6.37 ± 0.56 mg/lit) was in water exchange treatment. Maximum and</span><br /><span>minimum level of ammonia was 0.43± 0.34 and 0.09± 0.07 mg/lit in water exchange treatment</span><br /><span>without floc and biofloc treatment with adding starch of carbon sources, respectively and showed</span><br /><span>significant difference between treatments (P <0.05). The highest increase in body weight</span><br /><span>(1640.43± 231.28 mg), growth rate (51.26± 7.23 mg per day), specific growth rate (8.97± 0.42</span><br /><span>%/day) and biomass (190.29± 26.83mg) was observed in biofloc treatment with adding molass</span><br /><span>and the highest survival rate (90± 0.77%) was obtained in biofloc treatment with adding mixture</span><br /><span>of carbon sources. The highest feed conversion ratio (1.52±0.23) and the lowest feed efficiency</span><br /><span>(66.81±7.95) were obtained in water exchange treatment without floc, showing significant</span><br /><span>difference compared to the other treatments (P <0.05). The results showed that using biofloc</span><br /><span>technology with zero- water exchange system and adding carbonaceous organic matter could help</span><br /><span>to recycle waste and improve the water quality. Moreover, the presence of biofloc improved</span><br /><span>growth performance, feed utilization and production of western white shrimp in zero water</span><br /><span>ecxhange rearing system.</span><span>تاثیر منابع مختلف کربن برکیفیت آب، عملکرد رشد و بقاء میگوی سفید غربی در مرحله پست لاروی در سیستم پرورشی بدون تعویض آب بررسی شد. پست لاروهای میگوی سفید غربی با میانگین وزن60/ 8± 47 / 98 میلی گرم و میانگین طول 70/ 1±39/ 22 میلی متر به مدت 32 روز در ظروف فایبرگلاس با حجم آبگیری 130 لیتر و با تراکم 1 قطعه در لیتر در پنج تیمار شامل یک تیمار تعویض آب و چهار تیمار بیوفلوک با اضافه کردن منابع مختلف کربن، ملاس، نشاسته، آرد گندم و مخلوطی از آنها به نسبت وزنی یکسان با 15 تا 9 درصد وزن بدن تغذیه شدند. تفاوت معنی داری در برخی از مقادیر پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب شامل دما، شوری، اکسیژن محلول و pH بین تیمارهای بیوفلوک وجود نداشت (05/ 0</span><p). بیشترین="" (ph="" (0="" 09±8="" 27="" و="" میزان="" اکسیژن="" محلول="" (56="" 0±37="" 6="" میلی="" گرم="" در="" لیتر)="" تیمار="" تعویض="" آب="" بدست="" آمد.="" (34="" 0±43="" 0="" کمترین="" (07="" 0±09="" آمونیاک="" برای="" تیمارهای="" بیوفلوک="" با="" اضافه="" کردن="" منبع="" کربن="" نشاسته="" آمد="" که="" اختلاف="" معنی="" داری="" نشان="" داد="" (05="">p). بیشترین میزان افزایش وزن بدن (28/ 231±43/ 1640 میلی گرم)، سرعت رشد (23/ 7±26/ 51 میلی گرم در روز)، ضریب رشد ویژه (42/ 0±97/ 8 درصد در روز) و بیومس (83/ 26±29/ 190گرم) در تیمار بیوفلوک با اضافه کردن ملاس و بالاترین ضریب بقاء (77/ 0±90 درصد) در تیمار بیوفلوک با اضافه کردن مخلوط مواد کربنی بدست آمد. همچنین بیشترین ضریب تبدیل غذایی (23/ 0±52/ 1) و کمترین بازده غذایی (95/ 7±81/ 66 درصد) در تیمار تعویض آب و بدون فلوک بدست آمد که نسبت به بقیه تیمارها اختلاف معنی داری نشان داد (05/ 0>p). نتایج تحقیق نشان داد که با سیستم پرورشی بدون تعویض آب و اضافه کردن مواد آلی کربن دار می توان در مخازن پرورش به بازیافت مواد زائد و بهبود کیفیت آب کمک نمود و حضور بیوفلوک سبب بهبود عملکرد رشد، مصرف بهتر خوراک و تولید میگوی سفید غربی در سیستم پرورشی بدون تعویض آب می شود.<br /><br />موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135424320150923aبررسی تغییرات زمانی- مکانی درصد پوشش ماکروجلبک ها در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر (آستارا تا بابلسر)13915011700010.22092/isfj.2015.117000FAحر ترابی جفرودیحسن تقویمحمدرضا رحیمی بشرمجید راستاJournal Article20180903<span>مهمترین تولیدکنندگان اولیه سواحل صخره ای ماکروجلبک ها هستند. تحقیق حاضر به بررسی تغییرات زمان- مکانی، تعیین درصد پوشش و تاثیر عوامل غیرزیستی بر ماکروجلبک ها در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر پرداخته است. 10 ایستگاه نمونه برداری درسواحل سنگی طبیعی و مصنوعی از آستارا تا بابلسر انتخاب و درطول یکسال هر 2 ماه یکبار از شهریور 92 تا تیر 93 توسط کوادراتcm 50×cm 50 به صورت تصادفی مورد نمونه برداری قرار گرفتند. ماکروجلبک های اپی بنتیک شامل دو جنس Cladophoraو Entromorphaازگروه جلبک های سبز و یک جنس به نام Laurencia از جلبک های قرمز می باشند. میانگین (± انحراف معیار) دمای آب 91/ 4±48/ 16 درجه سانتی گراد، شوری23/ 3±83/ 9 قسمت در هزار، pH 19/ 0±27 /8، اکسیژن محلول 18/ 10±89/ 9 میلی گرم بر لیتر و قابلیت رسانای آب 33/ 0±52/ 16 درثانیه انداز گیری شد. طبق نتایج حاصله بیشترین پوشش جلبکی مربوط به ماه شهریور (50/ 70 درصد) وکمترین مربوط به دیماه (50/ 21 درصد) می باشد و نتایج آزمون One-way ANOVA نشان داد که میانگین پوشش جلبکی در ماههای مختلف سال دارای اختلاف معنی داری است (p<0/05). آزمون تشابه زیستگاهی One-way ANOSIM نشان داد، درصد پوشش ایستگاه ها یکنواخت و مشابه هم است. بررسی فاکتورهای محیطی مشخص کرد، دما رابطه اثرگذاری با درصد پوشش ماکروجلبک ها در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر دارد.</span>