موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321The effect of Different Levels of Ascorbic acid on the Growth Performance and Survival of Fingerling Common Carp Cyprinus carpioتاثیر غلظتهای مختلف آسکوربیک اسید بر شاخصهای رشد و بازماندگی بچهماهیان انگشتقد کپور معمولی Cyprinus carpio11411032610.22092/isfj.2017.110326FAسید حسین حسینی مشهدیدانشگاه آزاد اسلامیمسعود هدایتی فرددانشگاه آزاد اسلامی0000-0003-3684-8866شایان قبادیدانشگاه آزاد اسلامیJournal Article20170619The effect of Different Levels of Ascorbic acid on the Growth Performance and Survival of Fingerling Common Carp Cyprinus carpio <br /> <br /> Abstract <br /> <br />In this study effect of different levels of Ascorbic acid (AA) on growth, survival attributes in fingerling common carp were studied and optimum range of the vitamin was calculated in cultural condition. Thus, fingerling carps in 6.85±0.16g weighted were feed by SFC feed with 4 levels of AA (0, 100, 300 and 500 mg/Kg) during 8 weeks. The results showed that there were different between treatments in aspects of fish length and weight (P<0.05), but there wasn't in survival (p>0.05). The fish were fed with 300 mg/Kg AA showed maximum weight and length gain and the minimum weight and length gain were showed in control and treatment of 500 mg/Kg AA (p<0.05). The results also showed that SGR, WG, DGR and BWi% were highest in treatment of 300 mg/Kg AA and also lowest FCR has obtained in same treatment. There were no different in condition factor (CF) between treatment (p>0.05). According to results optimal level of AA to improve of growth performance for fingerling carp feed is 300 mg/Kg.در این پژوهش اثر غلظتهای متفاوت آسکوربیک اسید بر روی شاخصهای رشد و بقای ماهیان انگشتقد کپور معمولی و همچنین تعیین مقادیر بهینه این ویتامین در شرایط پرورش انجام شد. برای این منظور بچهماهیان کپور با وزن متوسط 16/0 ± 85/6 گرم با جیره غذایی حاوی خوراک آغازین کپور (SFC) با 4 سطح مختلف از آسکوربیک اسید (mg/Kg 300،100،500، صفر) به مدت 8 هفته مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین تیمارهای مورد بررسی از نظر وزن و طول بدن ماهیان اختلاف معنی دار آماری وجود دارد (p<0.05)؛ اما در شاخص بازماندگی تفاوتی مشاهده نشد (p>0.05). ماهیانی که با خوراک SFC حاوی mg/Kg 300 آسکوربیک اسید (تیمار 2) تغذیه شدند، بیشترین افزایش وزن و طول و ماهیان شاهد و تیمار 3 که با mg/Kg 500 آسکوربیک اسید تغذیه شدند، کمترین افزایش وزن و طول را نشان دادند (p<0.05). نتایج همچنین نشان داد بیشترین میزان شاخص رشد ویژه (SGR)، وزن مطلق (WG)، نرخ رشد روزانه (DGR)، درصد افزایش وزن بدن (BWi%) و کمترین ضریب تبدیل غذایی (FCR) درتیمار 2 (با mg/Kg 300 آسکوربیک اسید) مشاهده گردید. تفاوتی در ضریب فولتون (CF) بین تیمارها دیده نشد(p>0.05). بنابر نتایج حاصله افزودن آسکوربیک اسید به میزان mg/Kg 300 موجب بهبود شاخهای رشد ماهیان انگشتقد کپور پرورشی گردید.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Study of dietary digestible and metabolizable energy to protein ratio on growth performance of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)بررسی نسبت انرژی قابل هضم و انرژی قابل متابولیسم به پروتئین جیره برعملکرد ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)152311032710.22092/isfj.2017.110327FAسید کمال الدین علامهمرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهاننصراله محبوبی صوفیانیدانشگاه صنعتی اصفهانرضا نهاوندی1- بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اصفهان، ایرانJournal Article20170619The present study aimed to investigate the effects of different digestible and metabolizable energy to protein ratio to obtain optimum ratio in diet. This experiment was carried out with 2600 (control), 2900, 3200, 3500 and 3800 kcal/kg digestible energy (DE) that equal to 2250, 2500, 2750, 3000 and 3300 kcal/kg metabolizable energy (ME) with 35 % protein (CP) in diet. The DE/CP ratios were 74, 83, 92, 100, 108 and for ME/CP 64, 71, 78, 86 and 94. Five treatments were compared in a completely randomized design with 200 fish (average weight 195 ± 5 g) and 4 replicates for 9 weeks. According to the results, the higher growth rate was observed, when the energy to protein ratio increased compared to control group. Fish fed DE/CP=100 (ME/CP=86) dietary content significantly showed the highest weight gain compared to other treatments and improved feed conversion ratio (FCR) and specific growth rate as well (P < 0.05). In all treatments, no significant differences were observed for dry matter and ash content of flesh compared to control group (P > 0.05). Moreover, fat content significantly increased, but protein content significantly decreased when DE/CP increased (P < 0.05). Therefore, it is recommended that diet contains 35 % CP and 3500 or 3000 kcal/kg DE and ME, respectively (DE/CP = 100 and ME/CP = 86) at the finishing stage of rainbow trout is more effective.در آزمایش حاضر، اثرات سطوح مختلف انرژی قابل هضم (Digestible Energy) و انرژی قابل متابولیسم (Metabolizable Energy) برعملکرد ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) به منظور دستیابی به سطح مطلوب آن نسبت به پروتئین ثابت جیره مورد بررسی قرارگرفت. در این آزمایش مقادیر 2600 (جیره شاهد)، 2900، 3200، 3500 و 3800 کیلوکالری برکیلوگرم انرژی قابل هضم که معادل 2250، 2500، 2750، 3000 و 3300 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم می باشد با سطح 35 درصد پروتئین ثابت در جیره استفاده گردید. بدین ترتیب، نسبت های DE/CP برابر 74، 83، 92، 100 و 108 و ME/CP برابر 64، 71، 78، 86 و 94 در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار به مدت 9 هفته با 200 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 5 ± 195 گرم مورد مقایسه قرارگرفتند. نتایج نشان دادکه با افزایش نسبت انرژی به پروتئین در جیره های آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد میزان رشد بیشتری مشاهده شد. علاوه بر این، ماهیان دریافت کننده جیره DE/CP= 100 (معادل 86(ME/CP = با اختلاف معنی داری نسبت به سایرجیره ها بیشترین افزایش وزن را نشان دادند P < 0/05)) و همچنین، مناسب ترین ضریب تبدیل خوراک را نیز به خود اختصاص دادند. افزایش DE جیره تاسطح 3500 کیلوکالری بر کیلوگرم تاثیرمثبت بر میزان رشد ویژه داشت P < 0/05)). افزایش نسبت DE/CP تاثیر معنی داری بر ماده خشک و خاکستر گوشت ماهی نداشت، اگرچه به صورت معنی داری افزایش چربی گوشت و به طورغیرمعنی داری کاهش پروتئین را باعث گردید. بر اساس نتایج بدست آمده، جیره حاوی 35 درصدپروتئین و انرژی برابر 3500 و 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم به ترتیب برای DE و ME که معادل نسبت های DE/CP و ME/CP برابر 100 و 86 می باشد برای ماهی قزل آلای رنگین کمان در مرحله پرواری قابل توصیه است.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Analysis of metallothionein gene structure in sterlet (Acipenser ruthenus) during copper exposureبررسی مولکولی ساختار ژن متالوتیونین در تاسماهی استرلیاد (Asipencer ruthenus)طی قرارگیری در معرض فلز مس253011034210.22092/isfj.2017.110342FAآسیه هادیانگروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران.شهلا جمیلیگروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران.محمد پورکاظمیسازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران.علی ماشین چیان مرادیگروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران.مهتاب یارمحمدیموسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران.Journal Article20170619Aquatic organisms present, not only simple sources of accumulated metal, but can interact with metals, altering their toxicity. Due to exposition of biosphere with metals, organisms have developed various defense mechanisms to protect themselves against adverse effects of these ions and their compounds.MT is one of that which represent a critical mechanismfor detoxificationof metals.
The Sterlet (Acipenser ruthenus) is a bottom-feeding sturgeon specie and because the fish are dependent on invertebrate species for food throughout their life cycle, the Sterlet could be a good indicator of the quality state of water ecosystem. Addition of copper to water leads to the induction of metallothionein.
The present study analyzed metallothionein gen that (MT) excreted from liver of Sterlet (Acipenser ruthenus) exposed to sub-lethal copper concentrations (0.075mgL(-1).To begin to elucidate molecular mechanism(s) of sensitivity of sturgeons to metals a RNA encoding metallothionein (MT) was purified from livers of Sterlet then a cdna was synthetized and the MTgene was amplified. The primary structure of Sterlet metallothionein (S-MT) contained 20 cysteine residues, which is the same as MTs of teleost fishes. However, the primary structure of Sterlet metallothionein contained 63 amino acids, which is longer than any MT identified in teleost fishes but similar to Lake sturgeon and White sturgeon. The complete nucleotide sequence of the Sterlet metallothionein gene has been detected. We have determined the structure of the fish copper-binding protein by DNA sequence analysis of the gene.جانداران هنگامی که در معرض یون های فلزی هستند مکانیسم های دفاعی متفاوتی برای حفاظت خود در برابر اثرات منفی این یونها و ترکیباتشان دارند. متالوتیونین به عنوان یکی از این مکانیزم های دفاعی در بدن موجودات زنده تولید میشود. متالوتیونین وابسته به گروهی از پروتئین ها می باشد که در پاسخ به فلزات سنگین مثل مس در سلولهای مهره داران القا می شود. اخیراً توجه ویژه روی نقشی که این پروتئین در متابولیسم فلزات و سمیت زدایی از آنها بازی می کند متمرکز شده است. ماهی استرلیاد(Acipenser ruthenus) گونه استورژن وابسته به بستر می باشد و به دلیل اینکه جهت تغذیه به بی مهرگان در طول چرخه غذایی خود وابسته است، شاخص خوبی جهت پایش کیفیت اکوسیستم آبی می باشد. افزودن مس به آب منجر به القاء متالوتیونین در آبزیان می گردد. در این بررسی ساختارژن متالوتیونین در بافت کبد تاسماهی استرلیادکه در معرض غلظت زیر حد کشنده مس قرار گرفته بود مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل شده ساختار ژن متالوتیونین در تاسماهی استرلیاد برای نخستین بار شناسایی و به ثبت رسید. مقایسه توالی متالوتیونین در ماهی استرلیاد با توالی آن در سایر ماهی ها نشان داد ساختاراصلی ژن در متالوتیونین تاسماهی استرلیاد بسیار شبیه متالوتیونین در سایر ماهی ها میباشد. همچنین نتایج نشان داد ساختار اصلی ژن متالوتیونین در تاسماهی استرلیاد شامل 20 اسید امینه سیستئین است که میتواند توسط گروه تیولات خود به فلزات متصل شود. که این امر میتواند نشان دهنده این باشد که متالوتیونین در تاسماهی استرلیاد میتواند به فلزات متصل شود.با این وجود ساختار اصلی متالوتیونین در تاسماهی استرلیاد منحصر به فرد است و معلوم نیست که این امر میتواند روی عملکرد این پروتئین اثر بگذارد یا خیر.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Epidemiologic study on Enteric Redmouth Disease in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) cultured farms in West Azerbaijan province and relation this disease with environmental parametersمطالعه اپیدمیولوژیک بیماری دهان قرمز روده ای (Disease Enteric Redmouth) در مزارع قزل آلای رنگین کمان پرورشی در استان آذربایجان غربی و تعیین ارتباط عوامل محیطی با بروز بیماری314111032810.22092/isfj.2017.110328FAسید جلیل ذریه زهراموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، تهرانشاپور کاکولکیموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، تهرانمیلاد عادلموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، تهرانمهرداد امیری کاردانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارومیهنیما بهبودیدانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارومیهعباسعلی مطلبیموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، تهرانداریوش آزادیخواهدانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارومیه، ارومیهعلی نکوئی فردموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، مرکز ملی تحقیقات آرتمیای کشورحسین یاوری، اداره کل دامپزشکی استان خراسان شمالی، بجنوردJournal Article20170619Yersinia ruckeri is one of the most important causative agents of economic losses in fish farms in Iran. During April-August 2012Ø sampling was done from 285 unhealthy rainbow trout weighing from 1 to >200 g upØ from 19 coldwater farms that located in west-Azerbaijan province in order to isolate and identify the pathogenic bacterium Y. ruckeri, as causative agent of enteric redmouth disease. Samples from the fish's mouth, kidney tissue and the last third of intestine were cultured on Yersinia selective agar media and then incubated at the 25°C for 48-72 hours. Using gram staining, biochemical tests and molecular assay (PCR) from 285 studied samples, 110 samples were infected to Y. ruckeri in the intestine (with an average of 59.38% contamination), 76 in mouth (with an average of 25.66% contamination)Ø and 25 in kidney tissue (with an average of 8.77% contamination). Moreover, Y. ruckeri were isolated from 12 farms out of 19 studied farms so the contamination rate about 36.84 percent was estimated. The results show that the average amount of contamination in west-Azerbaijan is higher than other provinces in the country. Regarding different weights, the samples in finger size weighing 1-20 g were the most infected ones (52.63%) and the market size weighing up to 200 grams (24.56%) had minimal contamination with bacteria. This result revealed that fish with fingerling size are the most sensitive compare to higher weights. Also, significant correlation was observed between high rate of nitrite and disease occurrence (r=870 and p=0.03). It seems that amount of nitrite more than 0.1 ppm in water of farms could be played important role as susceptibility factor in occurrence of ERM disease. So, proper health management could control the rate of disease outbreak in west-Azerbaijan’s fish farms.باکتری یرسینیا راکری (Yersinia ruckeri) از مهمترین عوامل عفونی ایجاد کننده خسارات اقتصادی در مزارع پرورشی کشور میباشد. به منظور جداسازی و شناسایی باکتری یرسینیا راکری، عامل بیماری دهان قرمز روده ای (Entric red mouth)، طی فروردین ماه 1391 تا مرداد ماه 1392، نمونه گیری از 285 ماهی قزل آلای رنگین کمان به ظاهر بیمار با اوزان 1 تا بالاتر از 200 گرم، از 19 مزرعه پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان در سطح استان آذربایجان غربی به عمل آمد. نمونهگیری از بافتهای کلیه، یک سوم انتهایی روده و قسمت دهانی ماهی صورت گرفت و بر روی محیط کشت اختصاصی یرسینیا (Yersinia selective agar) کشت داده شد . پلیت ها در درجه حرارت 25 درجه سانتی گراد به مدت 48 الی72 ساعت در انکوباتور نگهداری شدند. با استفاده از رنگ آمیزی گرم، آزمایشهای بیوشیمیایی و مولکولی (PCR) مشخص گردید از 285 نمونه مورد مطالعه، 110 نمونه آلودگی به یرسینیا راکری، مربوط به بافت روده (با میانگین 59/38 درصدآلودگی)، 76 نمونه مربوط به قسمت دهانی (با میانگین 66/25 درصد آلودگی) و 25 نمونه در قسمت کلیه (با میانگین 77/8 درصد آلودگی) ماهیان بود. ضمن آنکه از 19 مزرعه مورد مطالعه در سطح استان از ماهیان 12 مزرعه باکتری یرسینیا راکری جدا گردید و آلودگی معادل 84/36 درصد محاسبه گردید که نشان از بالا بودن میزان درصد آلودگی به یرسینیوزیس در مقایسه با سایر استان ها بوده است. در خصوص اوزان مختلف ماهیان، اندازه تا انگشت قدی با وزن 20-1 گرمی بیشترین آلودگی (63/52%) و اندازه بازاری با وزن 200 گرم به بالا (56/24 %) کمترین آلودگی را به باکتری یرسینیا راکری داشته که نشان از امکان آلودگی بالای ماهیان در اوزان انگشت قدی نسبت به ماهیان با اوزان بالاتر داشت. همچنین مشخص شد که همبستگی معنی دار مستقیمی بین مقدار نیتریت آب استخرها و بروز بیماری وجود دارد (r=870 و p=0.03). مشخص شد که مقادیر بالاتر از 1/0 ppm نیتریت به عنوان یک فاکتور مستعد کننده قوی در گسترش بیماری فوق نقش کلیدی دارد. بنابراین انجام اقدامات مدیریتی و بهداشتی مناسب تا حد زیادی میتواند در کنترل بیماری در مزارع استان موثر واقع شود. موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Allometric growth patterns in a hybrid triploid-sturgeon (Huso husoâx Acipenser baeriâ) during early developmentبررسی الگوهای رشد آلومتریک در ماهی هیبرید تریپلوئید فیل ماهی (Huso huso) و تاسماهی سیبری (Acipenser baeri) در مراحل اولیه تکوین435411032910.22092/isfj.2017.110329FAسهیل ایگدریدانشگاه تهرانمریم بهرامی زیارانیدانشگاه تهرانهادی پورباقردانشگاه تهرانحمید فرحمنددانشگاه تهرانحمید اسحق زادهدانشگاه تهرانJournal Article20170619Allometric growth pattern is a phenomena during early development of fishes. This research was conducted to study the allometric growth patterns of a hybrid triploid sturgeon (Acipenser baeriâ x Huso husoâ) during early developmental stage up to 50 day post hatching (dph). Morphometric parameters of this study obtained from 2D pictures of specimens using the software ImageJ and allometric growth pattern was calculated as a power function of total length using non-transformed data: Y=axb. The results revealed that during early development of the triploid sturgeon after hatching, head and tail regions have positive allometric growth pattern that can be as result of importance vital functions, including swimming, respiration and sensory systems during this period. The inflexion points of the most body parts have been occurred prior 25 dph and afterward their growth patterns were isometric. Despite the genetic difference between the hybrid triploid sturgeon with its parents, the results showed that its allometric growth patterns have many similarities with them. This results, also, provide evidence that the phenotypic plasticity plays important role in regulation of the body shape during early development.آلومتری بهعنوان رشد ناهمسان بخشهای مختلف بدن یک ویژگی معمول در تکوین لارو ماهیان میباشد. در این تحقیق الگویهای رشد آلومتریک ماهی هیبرید تریپلوئید (فیل ماهی ماده × ماهی سیبری نر) در مراحل اولیه تکوین از زمان تخمگشایی تا پنجاه روز پس از آن مورد بررسی قرار گرفت. دادههای ریختسنجی مورد مطالعه از روی تصاویر گرفته شده از نمونهها توسط نرمافزار ImageJ استخراج و الگوی رشد آلومتری بهصورت تابع توانی طول کل با استفاده از دادههای تغییر نیافته در فرمول Y=axb اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که در روز اول پس از تخمگشایی در ناحیه سر و دم الگوی رشد آلومتری مثبت بودند که دلیل آن میتواند اولویت عملکردهای حیاتی مانند سیستمهای حسی، تنفس و شنا باشد. نقاط عطف سایر بخشهای مورد سنجش تا روز بیست وپنجم پس از تخمگشایی بود و پس از این زمان تمامی قسمتهای بدن به یک نسبت رشد کردند و الگوی رشد آنها ایزومتریک گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که باوجود تفاوت ژنتیکی ماهی تریپلویید با والدینش، الگوی رشد آن شباهتهای زیادی به والدین خود دارد که بیانگر اهمیت انعطافپذیری ریختی در تنظیم شکل بدن در مراحل اولیه تکوین میباشد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Determination of heavy metal (Nickel and Cadmium) concentrations in muscle and liver tissues of (Pomadasys kaakan) in Bushehr seaportتعیین میزان غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت های عضله و کبد ماهی سنگسر معمولی (Pomadasys kaakan) در بندر بوشهر556511033010.22092/isfj.2017.110330FAرزاق عبیدیدانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر.عبدالرحیم پذیرادانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر.فرشاد قنبریدانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر.سعید مغدانیدانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر.Journal Article20170619The aim of this study was to determine the concentrations of heavy metals Nickel and Cadmium in muscle and liver tissues of Pomadasys kaakan in Bushehr seaport during 2015. 20 samples of Pomadasys kaakan were caught completely at random from Bushehr seaport by the area local fishermen should be omitted. After biometry of the samples, the muscle and liver tissues of the samples were separated and chemical digestion of the samples was done by MOOPAM, then Nickel and Cadmium accumulation levels in tissues were measured using Graphite furnace atomic absorption instrument (VARIAN AA 100). Based on the obtained results the mean concentrations of Nickel in muscle and liver tissues of Pomadasys kaakan were calculated 0.284 ± 0.074 and 0.344 ± 0.081 mg/kg dry weight respectively and showed that there were no significant differences (P>0.05). Moreover, based on the obtained results the mean concentrations of Cadmium in muscle and liver tissues of Pomadasys kaakan were calculated 0.118 ± 0.011 and 0.132 ± 0.021 mg/kg dry weight respectively and showed that there were significant differences (P<0.05). The results of this study revealed that the Nickel and Cadmium metals concentration in edible tissues (muscle) of Pomadasys kaakan in study station are lower than the levels permitted within the standards of WHO, FAO, NHMRC, UK(MAFF) and FDA. So the use of these species for human consumption from the perspective of public health will not create a problem.این تحقیق با هدف تعیین میزان غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافتهای عضله و کبد ماهی سنگسر معمولی (Pomadasys kaakan) در بندر بوشهر در سال 1394 انجام پذیرفت. تعداد 20 قطعه ماهی سنگسر معمولی به صورت کاملاً تصادفی از بندر بوشهر توسط صیادان بومی منطقه صید گردید. بعد از زیستسنجی، بافت عضله و کبد نمونهها جداسازی و هضم شیمیایی نمونهها به روش MOOPAM انجام شد و با استفاده از دستگاه جذب اتمی مجهز به کوره گرافیتی VARIAN مدل (AA 100) میزان غلظت فلز نیکل و کادمیوم در بافتها اندازهگیری گردید. بر اساس نتایج بدست آمده میانگین غلظت نیکل در بافت عضله و کبد ماهی سنگسر معمولی به ترتیب 074/0±284/0 و 081/0±344/0 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک محاسبه شد و اختلاف معنیداری را نشان نداد (05/0p>). همچنین بر اساس نتایج بدست آمده میانگین غلظت کادمیوم در بافت عضله و کبد ماهی سنگسر معمولی به ترتیب 011/0± 118/0 و 021/0± 132/0 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک محاسبه شد و اختلاف معنیداری را نشان داد (05/0>p). نتایج این مطالعه نشان داد که غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت خوراکی (عضله) ماهی سنگسر معمولی در منطقه مورد مطالعه پایینتر از حد مجاز استانداردهای سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سازمان جهانی غذا و کشاورزی (FAO)، مرکز ملی بهداشت و پزشکی استرالیا (NHMRC)، وزارت کشاورزی، شیلات و غذای انگلستان UK(MAFF) و سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) بود. لذا استفاده از این گونه برای مصارف انسانی مشکلی را از دیدگاه سلامت و بهداشت عمومی ایجاد نخواهد کرد.
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Relationship between yellowfin tuna (Thunnus albacares) distribution caught by Iranian purse seiners and environmental variables in the Indian Oceanارتباط پراکنش ماهی تون زرد باله (Thunnus albacares) صید شده توسط پرساینرهای ایرانی با متغیرهای محیطی در اقیانوس هند678211033110.22092/isfj.2017.110331FAعلی حقی وایقانگروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانرسول قربانیگروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانسید یوسف پیغمبریگروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمینگ-ان لیگروه زیست شناسی محیطی وعلوم شیلاتی، دانشگاه ملی اقیانوس تایواندیوید کاپلانموسسه علوم دریایی ویرجینیا، کالج ویلیام و ماریباربارا بلاکایستگاه دریایی هابکینز، دانشکده علوم، دانشگاه استنفوردJournal Article20170619Yellowfin tuna (Thunnus albacares) is one of the most important apex predator species that currently catch by Iranian purse seiners in the Indian Ocean and Oman Sea. This study considered the possible relationship of spatial, temporal and some satellite derived environmental variables on yellowfin tuna distribution to finally help implementing of ecosystem based fisheries management for stock recovery program and management of yellowfin tuna. Results of generalized additive model (GAM) (by assuming two distribution; binomial and Gaussian) revealed spatial and temporal explanatory variables plus sea surface temperature (SST), sea surface salinity (SSS), mixed layer depth (MLD) and net primary production (NPP) have the greatest impact on yellowfin tuna distribution in both cold and warm season. In addition, the results revealed that latitude had stronger effect on deviance explanation of model in warm season. On the other hand, in cold season, the effect of longitude and environmental variables was clear. In warm season, binomial distribution was explained higher deviance of model, though in cold season deviance explanation of best model was lower than warm season but no significant difference has detected. Since the early step in ecosystem management is the sufficient knowledge on ecosystem and distribution of target species in relationship to environmental variables, therefore this research could help Iranian purse seiners to improve the catch efficiency in order to help to implementing of ecosystem based management in the Indian Ocean.ماهی تون زردباله (Thunnus albacares) از جمله مهمترین گونه های مورد استحصال سطح زیان درشت توسط شناورهای پرساینر ایرانی در آبهای اقیانوس هند و دریای عمان می باشد. در این تحقیق ارتباط متغیرهای زمانی، مکانی بهمراه متغیرهای محیطی حاصل از تصاویر ماهواره ای جهت بررسی پراکنش و کمک به اجرای مدیریت اکوسیستم محور برای مدیریت و حفظ ذخایر تون زرد باله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از مدل جمعی تعمیم یافته (GAM) با دو توزیع گاوسی و دوجمله ای نشان داد متغیرهای مکانی و زمانی به همراه متغیرهای محیطی دما و شوری سطحی آب دریا، عمق لایه مخلوط شونده و تولید اولیه خالص بیشترین تاثیر را در پراکنش این گونه در فصول گرم (نیمه اول سال) و سرد (نیمه دوم سال) داشتند. نتایج این تحقیق نشان داد در فصل گرم عرض جغرافیایی تاثیر بمراتب بالاتری را در توضیح انحراف مدل داشته است. از سوی دیگر تاثیر طول جغرافیایی و متغیر های محیطی در فصل سرد مشهودتر بود. در فصل گرم مدل با توزیع دوجمله ای میزان بالاتری از انحرافات مدل را بیان کرد، اگرچه توضیح انحراف بهترین مدل در فصل سرد کمتر از فصل گرم بود ولی اختلاف معنی داری بین دو نوع مدل با توزیع متفاوت نشان نداد. از آنجا که اولین گام در جهت مدیریت اکوسیستم دانش کافی در حوزه آن اکوسیستم و بویژه پراکنش آن گونه در ارتباط با متغیرهای محیطی است، لذا این تحقیق می تواند ضمن کمک به شناورهای صنعتی کشور در امر افزایش کارایی صید، در برنامه ریزی های آتی و کمک به اجرای مدیریت اکوسیستم محور در اقیانوس هند مورد استفاده قرار گیرد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Effect of betaine as a feed attractant on growth, survival, body composition and response to environmental stress in kutum (Rutilus frisii kutum) fingerlingاثر بتائین به عنوان جاذب غذا بر عملکرد رشد، بازماندگی، ترکیب شیمیایی بدن و مقاومت به استرس در بچه ماهی سفید (Rutilus frisii kutum)839211033210.22092/isfj.2017.110332FAرضا اکرمیدانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهرحسین چیت سازدانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهرسماعیل جباریدانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهرJournal Article20170619An 8- week feeding experiment was conducted to evaluate the effect of dietary betain as a feed attractant on growth, survival, body composition and resistance rate on kutum (Rutilus frisii kutum) fingerling. 225 fish by the initial weight of 2.26±0.2 g and density of 15 fish per tank. Five treatments of different levels of betain including 0 (control),0.5%, 1%, 1.5% and 2% added to diet containing 40% protein and 8% lipid. According to the results of this study, no significant differences in growth performance and feeding parameters observed between fish fed control and betain supplementation diets . No significant differences in survival rate among all treatment groups . There were no significant differences in body composition among all treatment groups . Resistance rate were not influenced by the levels of betain . Totally considering betain did not show significant effect on the growth, surviving and resistance to stress in kutum fingerling.اثر بتائین به عنوان جاذب غذایی بر شاخص های رشد، بازماندگی و مقاومت در برابر برخی از عوامل محیطی (دما و شوری) در بچه ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) طی یک دور 8 هفته ای انجام شد. تعداد 225 عدد بچه ماهی با وزن متوسط 2/0± 26/2 گرم و با تراکم 15 عدد در مخازن توزیع و تغذیه شدند. سطوح مختلف بتائین شامل صفر، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد به جیره غذایی تجاری (حاوی 41% پروتئین و 8% چربی) افزوده شد. میانگین شاخص های رشد و تغذیه تیمارها در پایان دوره معنی دار نبود . تفاوت معنی داری در بازماندگی ماهیان بین تیمارهای مختلف مشاهده نگردید. نتایج حاصله تفاوت معنی داری را در میزان پروتئین و چربی لاشه در بین تیمارها نشان نداد . همچنین تفاوت معنی داری در میزان مدت زمان زنده مانی بچه ماهیان سفید تغذیه شده با سطوح مختلف بتائین در مقابله با استرسهای محیطی در انتهای دوره پرورش مشاهده نشد. در نتیجه گیری کلی میتوان گفت بتائین به عنوان یک جاذب غذایی فاقد اثر معنادار مثبت بر عملکرد رشد، بازماندگی و مقاومت به استرس در بچه ماهی سفید بود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Evaluation of oregano (Origanum vulgare L.) essential oil effect on growth indices and fillet quality of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) during refrigerated storage (4±1 °C)بررسی اثر اسانس مرزنجوش (Origanum vulgare L.) بر شاخصهای رشد و کیفیت فیلهی ماهی قزل آلای رنگین-کمان (Oncorhynchus mykiss)در زمان نگهداری در دمای یخچال(°C1±4)9310911033310.22092/isfj.2017.110333FAالهه عزیزیدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریسکینه یگانهدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریفرید فیروزبخشدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریخسرو جانی خلیلیدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریJournal Article20170619 This study evaluated the effects of diets including different levels of oregano (Origanum vulgare L.( essential oil on growth indices and fillet quality of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) during refrigerated storage (4±1°C). For this purpose, rainbow trout with an average weight of 69.38±0.44 g were fed with diets containing 0, 250, 500 and 750 mg kg-1 oregano essential oil for 48 days. After the end of 48 days, growth parameters were measured and also some fishes of experimental groups were filleted and stored at refrigerator (4±1ËC) for 21 days due to quality investigation. Total psychrophilic counts, TBA and TVB-N analyses were done every 7 days (day 0, 7, 14 and 21). The results showed significant differences in some growth parameters including final weight, weight gain, weight gain percent and feed conversion ratio among experimental groups (P<0.05).The results also showed lower amount of total psychrophilic counts and TBA in rainbow trout fillet from oregano groups than control group, during refrigerated storage(P<0.05). As on day 21, the highest amount of PTC was obtained in control (14.39±0.12 log cfu/g) and the least amount of that was obtained in 250 mg kg-1 (12.38±0.09 log cfu/g).The highest amount of TBA was also observed in control (1.57±0.05 log cfu/g) and the least amount of that was observed in 750 mg kg-1 (1.20±0.08 log cfu/g) (P<0.05). No significant differences were observed among essential oil treatments. Overally, it could be say using500 mg oregano essential oil can cause improvement of growth and rainbow trout fillet quality during refrigerated storage (4±1°C).در این مطالعه اثر جیرههای غذایی حاوی مقادیر مختلف اسانس مرزنجوش بر شاخصهای رشد و کیفیت فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان در دمای یخچال (°C 1±4)مورد پژوهش قرار گرفت. بدین منظور، ماهیان قزلآلای رنگینکمان با میانگین وزنی 44/0±38/69 گرم با جیرههای غذایی حاوی اسانس مرزنجوش (صفر، 250، 500 و 750 میلیگرم اسانس در هر کیلوگرم جیرهی غذایی) مورد تغذیه قرار گرفتند. بعد از پایان 48 روز دوره آزمایش، میزان شاخصهای رشد مورد نظر تعیین و نیز از تعدادی از ماهیان گروههای آزمایشی فیله تهیه شد و فیلهها جهت بررسی کیفیت به مدت 21 روز در دمای یخچال (1±4 درجه سانتیگراد) قرار گرفتند و باکتریهای سرماگرا، تیوباربیتوریکاسید (TBA) و مجموع بازهای ازته فرار (TVB-N) در فواصل زمانی 7 روزه (روزهای صفر، 7، 14 و 21) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در برخی از شاخصهای رشد شامل وزن نهایی، افزایش وزن، درصد افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی تفاوت معنیداری در تیمارهای آزمایشی وجود دارد (05/0P<). همچنین نتایج این بررسی نشان داد که فیله ماهیان تحت تیمار با سطوح مختلف اسانس مرزنجوش نسبت به گروه شاهد در طی نگهداری در یخچال، باکتریهای سرماگرا و تیوباربیتوریکاسید (TBA) کمتری داشتند (05/0P<). بهطوریکه در روز 21، بیشترین شاخص PTC در گروه شاهد (log cfu/g 12/0±39/14) وکمترین آن در تیمار 750 میلیگرم اسانس مرزنجوش (logcfu/g 09/0±38/12) مشاهده گردید. همچنین بیشترین مقدار تیوباربیتوریکاسید در تیمار شاهد (mgMDA/kg 05/0±57/1) و کمترین آن در تیمار 250 میلیگرم اسانس مرزنجوش mg MDA/kg 08/0±20/1 به دست آمد (05/0P<). تیمارهای حاوی مقادیر مختلف اسانس تفاوت معنیداری با هم نداشتند (05/0P>). به طور کلی میتوان گفت استفاده از 500 میلیگرم اسانس مرزنجوش در جیره میتواند موجب بهبود شاخصهای رشد و کیفیت فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان در زمان نگهداری دمای یخچال (°C 1±4) گردد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Statement of some metals and oil pollutants around the cage fish culture area in the southern Caspian Sea (Kelarabad - Mazandaran)بررسی وضعیت آلودگی عناصر فلزی و ترکیبات نفتی رسوبات در محدوده استقرار قفس های پرورش ماهی واقع در سواحل دریای مازندران (شهرستان کلارآباد)11112511033410.22092/isfj.2017.110334FAحسن نصراله زاده سارویپژوهشکده اکولوژی دریای خزرمحمد علی افرایی بندپیپژوهشکده اکولوژی دریای خزرنیما پورنگموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمریم رضاییپژوهشکده اکولوژی دریای خزراحد احمد نژادپژوهشکده اکولوژی دریای خزرJournal Article20170619This study was conducted to determine statement of some metals and oil pollutants in the southern Caspian Sea (Kelarabad-Mazandaran).Seventy five Surface sediments samples (Triplicate) were collected at three stations from autumn of 2011 to winter of 2012. All samples were prepared by digesting and extracting processes and then determined using Atomic Absorption Spectroscopy and High Performance Liquid Chromatography instruments. Results showed that annual mean contents and standard error (±SE) of surface sediments were observed 59 (±3), 25 (±1), 42 (±2), 28 (±1), 14 (±1), 0.16 (±0.06), 0.020 (±0.005) and 2.81 (±0.73) mg/kg.dw for Zn, Cu, Cr, Ni, Pb, Cd, Hg and PAHs, respectively. Also, sediments samples based on Enrichment factor (EF) and Ggeoaccumulation index (Igeo) were showed no polluted conditions for this region, but sediments were classified low polluted based on CF, Cd and PLI. In addition, Hazard Quotation (HQs) of most of PAHs compound were calculated more than unit in surface sediment which according to results of the evaluation’s risks to health of 16PAHs suggest that there is risk for biota. In a conclusion, according to anthropogenic sources of some metals and PAHs of sediment, it is essential that the management and development of the aquaculture industry in the Mazandaran Coast to be made with environmental considerations and cautions.هدف از این مطالعه بررسی وضعیت آلودگی عناصر فلزی و ترکیبات نفتی رسوبات سطحی در محدوه استقرار قفس های پرورش ماهی (قبل از ماهیدار کردن) واقع در سواحل مازندران (شهرستان کلارآباد) بود. تعداد 76 نمونه (سه تکرار) رسوبات سطحی از پائیز 1390تا زمستان 1391 در سه ایستگاه جمع آوری شد. نمونه ها پس از آماده سازی (استخراج و عمل هضم) بروش استاندارد بوسیله دستگاههای جذب اتمی و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که میانگین سالانه فلزات روی، مس، کروم، نیکل، سرب، کادمیم، جیوه و ترکیبات هیدروکرین های پلی آروماتیک (16PAHs) در رسوبات به همراه خطای استاندارد(SE) به ترتیب برابر59(3±)، 25(1±)، 42(2±)، 28(1±)، 14(1±)، 16/0(06/0±)، 020/0(005/0±) و 81/2(73/0±) میلی گرم برکیلوگرم وزن خشک بود. همچنین نتایج نشان داد که رسوبات این منطقه براساس برخی شاخص ها (ژئوشیمیایی و غنی شدگی) در وضعیت غیرآلوده بوده اما شاخص های دیگر (فاکتور آلودگی، درجه آلودگی و بارگذاری آلودگی) در محدوده آلودگی کم تا حضور آلودگی پایه بود. همچنین ریسک اکولوژیکی (HQ) هشت ترکیب از 16PAHs چند برابر واحد بود. نتایج این پژوهش بیانگر ضرورت مدیریت بهتر سازه های دریایی و توسعه صنعت آبزی پروری در دریای خزر به همراه ملاحظات زیست محیطی بود.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Stress and hematological responses of beluga sturgeon (Huso huso L.) juveniles held in low or high densities in winter condition after applying anesthesiaپاسخهای استرس در بچه فیلماهیان جوان (Huso huso L.) نگهداری شده در تراکم پایین و بالا در شرایط زمستانه پس از اعمال بیهوشی12713911033510.22092/isfj.2017.110335FAبهرام فلاحتکاردانشگاه گیلانJournal Article20170619This study was performed in order to evaluate the effects of chronic stress (density) and acute stress (handling) existed in culture environments on stress and hematological parameters of beluga sturgeon (Huso huso) under winter condition (below 10°C) after application of anesthesia. Fish with mean (± SE) weight of 399 ± 1.4 g were kept in the low (1 kg/m2) and high densities (8 kg/m2) in three replicates for a week. Then, fish were held under stress condition so that they were quickly removed from the rearing tank and then anesthetized for 2 minutes in container (50 l) includes 400 mg/l clove powder extract. They were then returned to the original tanks. Blood samples were taken before the stress, 1, 3, 6, 12, 24 and 48 hours after application of the stress and stress indicators (cortisol, glucose and lactate) and hematological parameters (hematocrit, hemoglobin, number of red blood cells, MCV, MCH, MCHC, number of white blood cells, lymphocytes, neutrophils, eosinophils and monocytes) were measured. No differences in measured parameters were observed after one week of holding fish at low and high densities. The results of stress indicators, one hour after acute stress and anesthesia showed a significant difference with resting time (P<0.001). Also significant difference was observed on lactate levels between the low density and high density at 3 h after acute stress and anesthesia (P=0.032). Number of white blood cell at 1 and 6 h after acute stress and anesthesia in high density showed significant difference with resting time (P<0.001). MCV showed significant difference between two treatments at 48 h after the stress and anesthesia (P=0.016). The other parameters did not show any significant difference between treatments (P>0.05). The results revealed that beluga has high resistance against chronic and acute stressors and anesthesia. However, it seems that anesthesia could not control the low negative effects of stress even in this condition of low temperature.این مطالعه بهمنظور بررسی اثر استرسهای مزمن (تراکم) و حاد (دستکاری) موجود در محیطهای پرورشی بر شاخصهای استرسی و خونی فیلماهی (Huso huso) در شرایط زمستانه (دمای زیر 10 درجه سانتیگراد) پس از اعمال بیهوشی انجام گردید. ماهیهایی با میانگین (± خطای استاندارد) وزن 4/1 ± 399 گرم در دو تراکم پایین (2m/ kg1) و بالا (2m/ kg8) هرکدام در 3 تکرار به مدت یک هفته نگهداری شدند. سپس ماهیان تحت شرایط استرس حاد قرار گرفتند بهگونهای که سریعاً از آب خارج شده و به مدت 2 دقیقه در مخزن آبی (l 50) که حاوی 400 میلیگرم در لیتر پودر گل میخک بود بیهوش شده و سپس به مخزن اصلی پرورش برگردانده شدند. قبل از استرس، 1، 3، 6، 12، 24 و 48 ساعت پس از اعمال استرس از ماهیان خونگیری گردید و شاخصهای استرسی (کورتیزول، گلوکز و لاکتات) و خونی (هماتوکریت، هموگلوبین، تعداد گلبول قرمز، MCV، MCH، MCHC، تعداد گلبول سفید، لنفوسیت، نوتروفیل، ائوزینوفیل و مونوسیت) سنجش شد. پس از یک هفته نگهداری در تراکمهای پایین و بالا اختلافی در پارامترهای اندازهگیری شده مشاهده نشد. نتایج بررسی میزان پارامترهای استرسی یک ساعت پس از اعمال استرس حاد و بیهوشی اختلاف معنیداری را با ساعت صفر (قبل از استرس) نشان داد (001/0P<)، همچنین در میزان لاکتات اندازهگیری شده در ساعت 3 پس از اعمال استرس حاد و بیهوشی اختلاف معنیداری بین دو تیمار کم تراکم و پرتراکم مشاهده شد (032/0P=). تعداد گلبول سفید در ساعت 1 و 6 پس از اعمال استرس حاد و بیهوشی در تیمار پرتراکم با ساعت شروع اختلاف معنیداری از خود نشان داد (001/0P<). میزان MCV نیز در ساعت 48 پس از اعمال استرس و بیهوشی اختلاف معنیداری در بین تیمارهای مورد آزمایش نشان داد (016/0P=). در بررسی سایر پارامترها اختلاف معنیداری بین تیمارهای مختلف در ساعتهای مختلف نمونهگیری مشاهده نگردید (05/0<P). نتایج حاصله نشان از مقاومت بالای فیلماهیان در شرایط استرس مزمن، اعمال بیهوشی و استرس حاد دارد. با این حال به نظر میرسد بیهوشی نتوانسته است اثرات منفی اندک ناشی از استرس را حتی در شرایط دمای پایین کنترل نماید.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Applied introduction of ecosystem service modeling of marine aquaculture: Approach for estimation of production and net present value (NPV)معرفی کاربردی مدلسازی خدمات اکوسیستمی آبزیپروری دریایی: راهکاری برای برآورد تولید و ارزش فعلی خالص (NPV)14115211033610.22092/isfj.2017.110336FAالهام حق شناسدانشگاه تربیت مدرسمهدی غلامعلی فرددانشگاه تربیت مدرسنعمت الله محمودیدانشگاه تربیت مدرسJournal Article20170619Marine and coastal ecosystems have many benefits and different services for humans that marine aquaculture is one of the most important of these services. Southern coast of Caspian Sea particularly Mazandaran coast have great potential for development of marine aquaculture. Now, there are 9 fish farms with different production capacities in Mazandaran coast. In this study, the growth of two species of fish Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) and beluga sturgeon (Huso huso) was modeled using the marine aquaculture model based on daily temperature, rate of metabolism and mortality rate. Finally calculated the harvest weight and net present value (Net Present Value: NPV) for both species in each farm was calculated by considering two scenarios: 1) Development and 2) BAU (Business as Usual) that was for Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss), respectively, in each scenario equal to (10685 and 4302) tons with the NPV (68381 and 27537) million toman and for beluga sturgeon (Huso huso) equal to (879 and 354) tons with the NPV (24775 and 9992) million toman in total mazandaran coast during 2 years. So production of Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) is more economic. Results show that growth cycle fom the release (100 g) to harvest for Rainbow trout (Oncorhynchs mykiss) and is 2 cycle in 1 year and for beluga sturgeon (Huso huso) is 1 growth cycle in 2 years. Also, duration of growth cycle decreases when temperature increases such that at 12, 14 and 16 degrees Celsius was152, 132 and 114 days, respectively.اکوسیستمهای دریایی و ساحلی فراهمکنندهی مزایا و خدمات مختلفی برای انسان هستند که آبزیپروری دریایی به عنوان یکی از مهمترین این خدمات به شمار میرود. سواحل جنوبی دریای خزر به ویژه سواحل مازندران از پتانسیل مناسبی جهت توسعهی آبزیپروری دریایی برخوردار است. هماکنون 9 مزرعه پرورش ماهی در سواحل مازندران با ظرفیتهای تولید مختلف درحال بهرهبرداری است. در این مطالعه با استفاده از مدل آبزیپروری دریایی، رشد دو نوع ماهی قزلآلای رنگینکمان(Oncorhynchs mykiss) و فیلماهی پرورشی (Huso huso) با توجه به دمای روزانه، نرخ متابولیسم و نرخ مرگ و میر طبیعی روزانه مدلسازی شد و در نهایت میزان تولید و ارزش فعلی خالص (Net Present Value:NPV) برای این دو گونه در هر مزرعه با در نظر گرفتن دو سناریوی 1) توسعه و 2) تولید بر اساس وضعیت کنونی محاسبه گردید که این مقادیر برای قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchs mykiss) به ترتیب در هر سناریو برابر با (10685 و 4302) تن با میزان NPV (68381 و 27537) میلیون تومان و برای فیلماهی پرورشی (Huso huso) به ترتیب (879 و 354) تن با میزان NPV (24775 و 9992) میلیون تومان از کل قفسهای موجود در مدت 2سال برآورد شد در نتیجه تولید قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchs mykiss) اقتصادی خواهد بود. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان میدهد، دوره رشد کامل از زمان رهاسازی (100گرم) تا برداشت برای قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchs mykiss) 2 دوره در هر سال و برای فیلماهی (Huso huso) 1 دوره رشد در مدت تقریبا 2 سال میباشد. طول دورهی رشد نیز با افزایش دما کاهش مییابد به صورتی که در دمای 12، 14 و 16 درجه به ترتیب 152، 132 و 114 روز میباشد. موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Effect of the food supplemented probioenzyme on expression of immune-related genes and redmouth disease (yersiniosis) control in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)بررسی تأثیر پروبیوآنزیم بر بیان ژن های وابسته به ایمنی و کنترل بیماری دهان قرمز (yersiniosis) در ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)15316611033710.22092/isfj.2017.110337FAابوالحسن راستیان نسبدانشجوی دوره دکتری، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ، ایرانسید محمد موسویگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ، ایرانحسین ذوالقرنینگروه بیولوژی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ، ایرانهمایون حسین زاده صحافیموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، صندوق پستی 14965/149، تهران، ایرانJournal Article20170619The aim of the present study was to investigate the effect of probioenzyme on the control of yersiniosis as well as to assess the impact of probioenzyme on the expression of immune-related genes in the head kidney of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). Probioenzyme was supplemented at 0.3, and 0.5g/kg diet and fed to fish (average weight: 26 g) in 200l tanks for 60 days. At the end of the feeding period, fish were challenged with yersinia ruckeri. Only the fish fed the diet containing high dose of probioenzyme showed significantly (P < 0.05) improved protection against y. ruckeri compared to the low dose and control groups. Subsequently, real-time PCR was employed to determine the mRNA levels of IL-1β and TNF- α cytokines in the head kidney of the control and probioenzyme groups. High dose of probioenzyme significantly (P < 0.05) up-regulated the TNF- α transcription in the kidney compared with low dose and control groups. Meanwhile, the probioenzyme didn,t change nterleukin-1β mRNA level in the kidney in treatment groups compared with control group (P >0.05). Only, high dose of probioenzyme noticeably differs IL-1β and TNF-α gene expressions. Based on results, expression levels of studied cytokines were different, dose-dependent and tissue-specific. Results showed that cytokine gene expressions, especially TNF-α, in kidney may affect fish disease resistance. Present study suggests that probioenzyme especially at 0.5g/kg feed may effectively stimulate the immune system and enhance disease resistance in rainbow trout. Meanwhile, it is necessary to study effects of probioenzyme on cytokines in various tissue and different growth period of breeding species.در مطالعه حاضر، اثر پروبیوآنزیم بر بیان ژن های وابسته به ایمنی بخش قدامی کلیه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)و نیز اثر حفاظتی این ترکیب در رویارویی با بیماری دهان قرمز روده ای (yersiniosis) بررسی گردید. میزان پروبیوآنزیم استفاده شدهg/kg 0.3 و 0.5 غذا بوده و به تعداد 225 عدد ماهی با وزن متوسط 7/2±3/26 گرم در تیمارهای مختلف و در تانک های 200 لیتری به مدت 60 روز خورانده شدند. در انتهای دوره تغذیه، گروه های مختلف ماهیان و گروه شاهد در رویارویی با باکتری Yersinia ruckeri آزمایش شدند. گروه با دوز زیاد پروبیوآنزیم بیشترین مقاومت در مقابل عامل بیماری زای ذکر شده را نسبت به تیمار با دوز کمتر پروبیوآنزیم و گروه شاهد داشت (P< 0.05). پس از تعیین میزان mRNA سیتوکین های IL-1β و TNF-α در کلیه، TNF-α در تیمار با دوز زیاد (g/kg 0.5) بیان بیشتری نسبت به گروه با دوز کم و گروه شاهد داشت (P< 0.05). درحالیکه میزان پروبیوآنزیم در تیمارهای مختلف تأثیرمعنی داری بر بیان ژن IL-1β در کلیه نداشت (P >0.05). تنها دز زیاد پروبیوآنزیم بطور قابل توجهی بیان ژن TNF-α را نسبت به ژن IL-1β متفاوت نموده است. بر اساس نتایج، میزان بیان سیتوکین های مورد مطالعه وابسته به دز بوده و ممکن است در بافتهای مختلف الگوی متفاوتی در بیان داشته باشند. بر اساس یافته ها، افزایش بیان سیتوکینها بویژه TNF-α در کلیه، می تواند بر توان مقاومت به بیماری در ماهی مؤثر باشد. در مطالعه حاضر، استفاده از مکمل پروبیوآنزیم به میزان g/kg 0.5 غذا می تواند محرک سیستم ایمنی و افزایش مقاومت به بیماری در ماهی قزل الای رنگین کمان باشد. با این وجود، انجام تحقیقات مربوط به اثرات پروبیوآنزیم بر سیتوکین ها در بافتها و سنین مختلف گونه های پرورشی ضروری بنظر میرسد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321The fecundity and population structure of Gammarus Pontogammarus maeoticus (Gurbanova, 1951) in the southern coast of the Caspian Seaمطالعه هم اوری و ساختار جمعیتی کاماروسPontogammarus maeoticus(Gurianova,1951) در سواحل جنوبی دریای خزر16717811033810.22092/isfj.2017.110338FAحسن تقوی جلوداردانشگاه مازندرانمصطفی عسگریدانشگاه مازندرانحسن فضلیاکولوژی دریای خزرناصر جعفریدانشگاه مازندرانJournal Article20170619To determine the fecundity and population composition of Gammarus (Pontogammarus maeoticus (Gurianova,1951) ) in coast line of the Caspian Sea, monthly sampling was conducted in ten stationg (between Babolsar to Fereydunkenar) from August 2013 to April 2014.A total of 1906 P.maeoticus speciments, male populationcomposition (673), female (873) and immature (360), respectively. Kruskal-Wallis test based on the average number of Gammarus in stations (χ2 = 14.8; p<0.011) and months (χ2 = 17.6; p<0.040) showed significant different. The average length of immature, male and female was 4.1, 8.5 and 8.3 mm and weight 0.0068, 0.0303 and 0.0282, respectively. Males have more weight and length than the female and the mean length and weight of the two sexes was statistically significant (length: t-test=2.05; p<0.041 Weight: t-test=2.81; p<0.005, respectively). Gammarus Length and weight equation was very strong based on exponential relationship (p<0.001; R2= 0.80) and slope of line b was 2.1205. The minimum average fecundity was 59/0±0/6 and a maximum of 71/0±4/16. Kruskal-Wallis test between the mean fecundity in different months showed a significant difference (p<0.001).The results show that the overall ratio of male: female was 77/0: 1 which showed completely dominant of females (p<0.001).Also compared the frequency of male and female at different months showed that only in August and March females are dominant statistically (p<0.05).به منظور بررسی هم اوری و ترکیب جمعیتی گاماروس Pontogammarus maeoticus (Gurianova,1951) در نوار سواحلی دریای خزر، نمونه برداری بصورت دو ماه یکبار در ده ایستگاه (بین بابلسرو فریدون کنار) به مدت 11ماه از مرداد 1392 لغایت اردیبهشت 1393 بصورت تصادفی انجام گرفت. از 1906 عدد گاماروس بررسی شده، دارای ترکیب جمعیتی نر(673)، ماده(873) و نابالغ(360) بود. بر اساس آزمون کراسکال-والیس بین میانگین تعداد گاماروس ها در ایستگاه ها و ماه های مختلف (p<0.05) اختلاف معنی داری وجود دارد. میانگین طول در نمونه های نابالغ و جنسهای نر و ماده بترتیب 1/4، 5/8 و 3/8 میلی متر و وزن بترتیب 0068/0، 0303/0 و 0282/0 گرم محاسبه شد. نرها دارای طول و وزن بیشتری از ماده هستند و بین میانگین های طول و وزن دو جنس نر و ماده از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود دارد (بترتیب طول: p<0.041 و وزن: p<0.005). بین طول و وزن گاماروس کل نمونه ها رابطه نمائی بسیار قوی وجود دارد (R2=0.80) . مقدار شیب خط b= 2.1205 مدل برآورد شد. حداقل میانگین هم آوری 59/0±0/6 عدد و حداکثر هم آوری 71/0±4/16عدد می باشد. بر اساس آزمون کراسکال-والیس بین میانگین هم آوری در ماه های مختلف اختلاف معنی داری وجود دارد (p<0.001). نتایج نشان می دهد که در مجموع نسبت نر: ماده 77/0: 1 بوده و ماده ها کاملا غالب هستند (p<0.001). همچنین مقایسه فراوانی جنسی نر و ماده در ماه های مختلف نیز نشان می دهد که در ماه های اردیبهشت، مرداد و اسفند ماده ها از نظر آماری غالب هستند (p<0.05).موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321The study and measurement of some metals (lead, nickel, zinc, copper and iron) in muscle tissue shrimp (Metapenaeus affinis) in Hormozgan Provinceمطالعه و اندازه گیری برخی عناصر فلزی (سرب، نیکل، روی، مس و آهن) در بافت عضله میگوسفیدسرتیز (Metapenaeus affinis) در استان هرمزگان17918911033910.22092/isfj.2017.110339FAناصر کوسجدانشکده علوم پایه- گروه شیمیحجت الله جعفریاندانشگاه گنبدکاووسعبدالواحد رحمانیدانشکده علوم پایه- گروه شیمیعبدالرحمن پاتیماردانشگاه گنبدکاووسحسنی قلی پوردانشگاه گنبدکاووسJournal Article20170619The objective of this study is to evaluate and compare the concentration of heavy metals, lead, nickel, iron and copper in muscle tissue of White shrimp (Metapenaeus affinis) in three regions (Qeshm, Khamir port and Laft port) in Hormozgan Province. Sampling was conducted in summer and winter 1394. After the 180 captured biometric sample, muscle tissue were isolated. The preparation and analysis of samples was performed according to standard methods MOOPAM. The results indicated that the studied concentration in muscle tissue of White shrimp at sample locations showed significant difference statistically. In terms of concentration in the muscle tissue of White shrimp in the study area between summer and winter significant difference was observed, statistically (p<0/05). As both in summer and winter concentrations of lead, nickel, iron and copper in muscle tissue of White shrimp in Qeshm is greater than the other two regions. The studied concentration in muscle tissue of White shrimp in Qeshm, Khamir port and Laft port international standards is less than the limit which indicates that the health of aquatic ecosystems contamination is not a problem.این مطالعه بررسی و مقایسه غلظت عناصر فلزی سرب، نیکل، آهن و مس در بافت عضله میگوسفید سرتیز (Metapenaeus affinis) در سه منطقه قشم، بندرخمیر و بندرلافت در استان هرمزگان است. نمونه برداری در تابستان و زمستان 1394 صورت پذیرفت. پس از بیومتری 180 نمونه ی صید شده، بافتهای عضله جداسازی شدند. آماده سازی و آنالیز نمونه ها طبق روش استاندارد MOOPAM صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله میگوسفید سرتیز در مناطق نمونه برداری شده از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را نشان می دهد P<0.05)). همچنین از نظر غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله ی میگوسفید سرتیز در سه منطقه مورد مطالعه بین دو فصل تابستان و زمستان از لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده شدp<0.05)). بطوریکه هم در فصل تابستان و هم زمستان غلظت عناصر سرب، نیکل، آهن و مس در بافت عضله ی میگوسفید سرتیز در منطقه قشم بیشتر از دو منطقه ی دیگر می باشد. ضمنأ نتایج حاصل از مقایسه غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله میگوسفید سرتیز با استانداردهای جهانی نشان داد که غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله ی میگوسفید سرتیز در مناطق قشم، بندرخمیر و بندرلافت کمتر از حد مجاز استاندارد های جهانی می باشد، که نشان دهنده ی آن است که این اکوسیستم ها از نظر آلودگی برای سلامتی این آبزی مشکل ساز نمی باشدموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321Ecological assessment of phytoplankton communities in the Persian Gulf Martyrs Lake (Chitgar- Tehran) during 2013â2104ارزیابی اکولوژیک جوامع فیتوپلانکتون در دریاچه شهدای خلیج فارس (چیتگر-تهران) طی سالهای 93-9219120211034010.22092/isfj.2017.110340FAسیامک باقری1- پژوهشکده آبزی پروری آبهای داخلی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندر انزلی، ایرانمرضیه مکارمی1- پژوهشکده آبزی پروری آبهای داخلی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندر انزلی، ایرانJournal Article20170619This study focused on phytoplankton structure, a biotic limiting factors in phytoplankton bloom at the 5 stations between 2013 and 2014 in the Chitgar Lake. This study identified 35 phytoplankton taxa comprised of Diatoms (12 genus), Chlorophyta (15 genus), Cyanophyta (4 genus), dinoflagellates (2 genus) and chrysophytes (1 genus) in the lake. The finding showed, the Diatom abundance dominate (average of 2060000 ± 230000 cells.l-1) in the Chitgar Lake. The annual average phytoplankton abundance was calculated as 2550000± 304000, with the maximum value recorded in February 2013 (4400000 ± 450000 cell. l-1). The PCA analysis displayed, the Diatoms Cyclotella sp., Achnanthes sp. and Chrysophta Dinobryon sp. were dominated in the study period. Based on the CCA analyses, total nitrogen and water temperature were the significant parameters to increase Cyanophyta and Dinoflagellata abundance in the Chitgar Lake. In overall, the lowest phytoplankton abundance recorded in the Chitgar Lake as compared with other lakes which is an Oligotrophic with the latest trophy state lake. این مطالعه برای تعیین ساختار جمعیت فیتوپلانکتون، عوامل محدود کننده غیر زیستی در شکوفائی فیتوپلانکتون و تعیین سطح تروفی بین سالهای 1392 و 1393 در دریاچه چیتگر انجام گردید. براساس مشخصات دریاچه نمونه ها از 5 ایستگاه در پیکره آبی جمع آوری گردیدند. در این مطالعه 35 گروه فیتوپلانکتونی شامل دیاتوم ها Bacillariophyta (12 جنس)، جلبک های سبز Chlorophyta (15 جنس)، جلبک سبز- آبی Cyanophyta (4 جنس)، جلبک دو تاژکدار Dinoflagellata (2 جنس) و جلبک طلایی - قهوه ای Chrysophyta (1 جنس) شناسائی گردیدند یافته ها نشان داد، دیاتوم ها با میانگین فراوانی 230000 ± 2060000 سلول در لیتر غالب فیتوپلانکتون (84 درصد فراوانی) دریاچه چیتگر بوده است. فراوانی سالانه فیتوپلانکتون 304000 ± 2550000 سلول در لیتر با بیشترین میزان در بهمن 92 (450000 ± 440000 سلول در لیتر) بود. آنالیز PCA نشان داد، جنسهای Cyclotella، Achnanthes از شاخه دیاتوم ها و Dinobryon از شاخه کریزوفیتا غالب جنس ها را با کمترین تغییرات در اجتماعات فیتوپلانکون داشته اند. همچنین براساس آنالیز CCA نیتروژن کل و دمای آب از مهمترین پارامتر در افزایش تراکم Cyanophyta و Dinoflagellata در دریاچه چیتگر است. بطورکلی دریاچه چیتگرکمترین جمعیت فیتوپلانکتون را در مقایسه با سایر دریاچه ها داشته است و در گروه دریاچه های الیگوتروف با سطح تروفی بسیار کم قرار دارد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321aبررسی و مقایسه درصد تغییرات ترکیب گونه ای و CPUE ماهیان خاویاری در سال های 90 و 91 درسواحل جنوبی دریای خزرمحدوده استان گلستان20320611689810.22092/isfj.2017.116898FAمحمد لاریجانیکوروش امینیغلامعلی بندانیمحمدرضا بهروز خوش قلبسارا شریفیسید مصطفی عقیلی نژادJournal Article20180812ذخایر ماهیان خاویاری دریای خزر در دهه 1970 تامین کننده بیش از90-80 درصد خاویار جهان بود. این ذخایر در سالهای اخیر از روند شدید نزولی برخوردار بوده است. کاهش شدید ذخایر با ارزش این ماهیان باعث شده است که علاوه بر کشورهای حاشیه دریای خزر، مجامع بین المللی هم در جهت حفظ آنها تلاش نمایند. از سال 1379 ، ماهیان خاویاری در لیست 2 گونه های در معرض خطر انقراض (CITES) قرار گرفتند و از سال 1380، اعمال محدودیت درتجارت این ماهیان وضع گردید(Moghim and <em>et al</em>., 2013؛ Ruban and Khodorevskaya, 2011 ). بی شک دستیابی به اطلاعات و آمار صحیح از وضعیت ذخیره این ماهیان، در اعمال مدیریت مطلوب و به کار گیری روش های اصولی حفاظت و ترمیم ذخایر، به منظور جلوگیری از انقراض نسل آن ها، می تواند مدیران و سیاست گذاران شیلاتی را یاری رساند. در همین راستا طی دو سال 1390 و 1391 نسبت به اجرای گشت ارزیابی ذخایر ماهیان خاویاری اقدام شد.موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورمجله علمی شیلات ایران1026-135426120170321aاثرات جایگزینی جلبک Dunaliella salina با سبوس گندم و برنج و پروبیوتیک Lactobacillus rhamnosus بر شاخص های رشد، تجزیه تقریبی بدن و ترکیب اسیدهای چرب Artemia franciscana20721211689910.22092/isfj.2017.116899FAشاه نور عشقیفرزانه نوریاحمد ایمانیناصر آقJournal Article20180812مطالعه حاضر جایگزینی جلبک <em>Dunaliella salina</em> (غذای متداول مورد استفاده جهت کشت آرتمیا) با سبوس گندم، سبوس برنج و ترکیب آن ها (به عنوان منابع غذایی ارزانقیمت و در دسترس) به همراه پروبیوتیک <em> </em><em> </em><em>L. rhamnosus </em>GG را بر شاخص های رشد، ترکیب لاشه و اسیدهای چرب زیتوده آرتمیا مورد بررسی قرار می دهد که می تواند در بهینه سازی تولید انبوه زیتوده آرتمیا و سرانجام توسعه پایدار صنعت رو به رشد آبزی پروری کشور راهگشا باشد.